superannuate

/ˌsuːpəˈrænjʊeɪt//ˌsuːpəˈrænjʊeɪt/

معنی: کهنه شدن، از مد افتادن، متروکه دانستن، بازنشسته دانستن یا شدن
معانی دیگر: بازنشسته کردن یا شدن، کناره گرفتن، کهنه نما کردن، بیات کردن، کنار گذاشتن، از گردونه خارج کردن، به کار نبردن (به خاطر کهنه شدن و غیره)، سالخورده شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: superannuates, superannuating, superannuated
(1) تعریف: to allow to retire with a pension because of old age, illness, infirmity, or the like.

(2) تعریف: to discard, dispose of, or set aside as out of date, old-fashioned, or the like.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to be or become obsolete, out of date, old, or the like.

جمله های نمونه

1. Are you still riding that superannuated old bike?
[ترجمه گوگل]آیا هنوز هم سوار آن دوچرخه قدیمی هستید؟
[ترجمه ترگمان]هنوز هم سوار اون دوچرخه superannuated ها شدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Your car would be superannuated early.
[ترجمه گوگل]ماشین شما زودتر بازنشسته می شود
[ترجمه ترگمان]ماشین تو خیلی زود از کار می افته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can superannuate your boss.
[ترجمه گوگل]می توانید رئیس خود را بازنشستگی کنید
[ترجمه ترگمان] تو می تونی رئیس تو رو اخراج کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Only by superannuating its opponent can it superannuate itself.
[ترجمه گوگل]تنها با بازنشستگی حریف خود می تواند خود را بازنشستگی کند
[ترجمه ترگمان]فقط با شکست دادن حریف خود می تواند خود را فریب دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Only by superannuating its opponent can it superannuate itself. And on the last sighting, capitalism appeared as feisty asever.
[ترجمه گوگل]تنها با بازنشستگی حریف خود می تواند خود را بازنشستگی کند و در آخرین رؤیت، سرمایه داری به همان اندازه پر جنب و جوش ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]فقط با شکست دادن حریف خود می تواند خود را فریب دهد و در آخرین sighting، نظام سرمایه داری بار دیگر بار دیگر بار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the 1950s teacher training furnished a relatively easy route to the secure status of superannuated salary earner.
[ترجمه گوگل]در دهه 1950 آموزش معلمان مسیر نسبتاً آسانی را برای وضعیت امن حقوق بگیران بازنشسته فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۵۰ آموزش معلم یک راه نسبتا آسان برای وضعیت امن منبع درآمد از کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کهنه شدن (فعل)
age, rag, fossilize, obsolesce, outwear, superannuate

از مد افتادن (فعل)
superannuate, lapse, outmode

متروکه دانستن (فعل)
superannuate

بازنشسته دانستن یا شدن (فعل)
superannuate

انگلیسی به انگلیسی

• retire from service due to age or infirmity; take out of use, discard as old-fashioned or out of date

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: retire ( someone ) with a pension ⏳
🔍 مترادف: Retire
✅ مثال: He was superannuated after decades of service in the company.

بپرس