صفت ( adjective )
مشتقات: superably (adv.), superability (n.), superableness (n.)
مشتقات: superably (adv.), superability (n.), superableness (n.)
• : تعریف: able to be dealt with or overcome.
• متضاد: insuperable
• متضاد: insuperable
- That's a superable problem, so we'll have a solution soon.
[ترجمه گوگل] این یک مشکل فوق العاده است، بنابراین ما به زودی راه حلی خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان] این یک مشکل superable پس به زودی یک راه حل خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این یک مشکل superable پس به زودی یک راه حل خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید