معنی: افول، غروب، مغرب، غروب افتابمعانی دیگر: غروب آفتاب، ایوار، خورنشست، مراحل پایانی هر چیز، دوران زوال، پایان کار، سیر نزولی، وابسته به قوانینی که پس از مدتی خود به خود ملغی می شوند
• (1)تعریف: the moment each day when the sun disappears below the western horizon. • متضاد: dawn
- The lamps come on automatically at sunset.
[ترجمه گوگل] لامپ ها به طور خودکار در غروب آفتاب روشن می شوند [ترجمه ترگمان] چراغ ها در غروب به طور خودکار روشن می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: the sun's disappearance below the western horizon and the accompanying changes in the colors of the sky and clouds. • متضاد: dawn
جمله های نمونه
1. sunset colors were splashed across the sky
رنگ های غروب آفتاب در سرتاسر آسمان پراکنده شده بودند.
2. the sunset was a riot of colors
غروب آفتاب از نظر رنگ معرکه بود.
3. the sunset was downright lovely
غروب آفتاب واقعا زیبا بود.
4. a rich sunset
یک غروب (خورنشست) پر جلوه
5. the wind died down at sunset
باد هنگام غروب فروکش کرد.
6. the ship was stemming toward the sunset
کشتی به سوی غروب آفتاب پیش می رفت.
7. the waning of colors of a sunset
زایل شدن رنگ های یک غروب آفتاب
8. Your sunset, my face,who onethird years.
[ترجمه گوگل]غروب تو، صورت من، که یک سوم سال [ترجمه ترگمان]غروب خورشید تو، صورتم، که سال ها بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Like sunlight, sunset, we appear, we disappear. We are so important to some, but we are just passing through.
[ترجمه گوگل]مثل نور خورشید، غروب، ظاهر می شویم، ناپدید می شویم ما برای بعضی ها خیلی مهم هستیم، اما در حال عبور هستیم [ترجمه ترگمان] مثل نور خورشید، غروب خورشید، ما ناپدید میشیم ما خیلی برای بعضی چیزها اهمیت داریم، اما ما فقط داریم از اینجا رد میشیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Though the sunset fell, love eternity.
[ترجمه غروب] خورشید غروب میکند، عشق پابرجا میماند
|
[ترجمه گوگل]اگر چه غروب آفتاب افتاد، اما ابدیت را دوست بدار [ترجمه ترگمان]هر چند غروب خورشید، ابدیت را دوست می داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The changing vivid colours of the sunset are really fascinating.
[ترجمه غروب] رنگ های درخشنده غروب خورشید، بسیار چشمگیرند
|
[ترجمه گوگل]تغییر رنگ های زنده غروب خورشید واقعاً جذاب است [ترجمه ترگمان]رنگ های روشن غروب خورشید واقعا جذاب هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The changing vivid colours of the sunset fascinated the eye.
[ترجمه گوگل]تغییر رنگ های زنده غروب خورشید چشم را مجذوب خود می کرد [ترجمه ترگمان]رنگ های روشن غروب خورشید را مسحور می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I had my first sight of the city from the river. You can also use sight to mean something that you can see:Sunset over the lake is a beautiful sight.
[ترجمه گوگل]من اولین نگاهم به شهر را از رودخانه دیدم شما همچنین می توانید از دید به معنای چیزی استفاده کنید که می توانید ببینید: غروب خورشید بر فراز دریاچه منظره زیبایی است [ترجمه ترگمان]اولین منظره شهر را از رودخانه دیدم همچنین می توانید از دید استفاده کنید تا چیزی را ببینید که می توانید ببینید: غروب آفتاب روی دریاچه یک دید زیبا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Every evening at sunset the flag was lowered.
[ترجمه گوگل]هر عصر هنگام غروب آفتاب پرچم پایین می آمد [ترجمه ترگمان]هر شب هنگام روب، پرچم پایین می آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They rode off into the sunset.
[ترجمه Asal] آهنها در غروب خورشید محو شدند
|
[ترجمه گوگل]آنها سوار بر غروب خورشید شدند [ترجمه ترگمان]به طرف غروب آفتاب حرکت کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The shadows lengthened with the approach of sunset.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن به غروب، سایه ها طولانی تر شدند [ترجمه ترگمان]سایه ها با نزدیک شدن غروب، دراز می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
افول (اسم)
wane, cadence, sunset
غروب (اسم)
evening, vesper, sunset, night, gloaming, even fall, sundown
مغرب (اسم)
sunset, occident, west
غروب افتاب (اسم)
sunset, sundown
انگلیسی به انگلیسی
• descent of the sun below the western horizon, setting of the sun; time when the sun descends, evening; decline, final stage sunset is the time in the evening when the sun disappears. a sunset is the colours and light that you see in the sky when the sun disappears in the evening.
پیشنهاد کاربران
Sunsetغروب خورشید sunrise طلوع خورشید
sunset: غروب
غروب، مغرب یا ساعت 18عصر
غرول آفتاب و متضاد sunrise
غروب افتاب ، غروب ، غروب خورشید
روز : day : ساعت ۶ روز : am 6 بامدادان : dawn سپیده دم، پگاه، خورخیز، برآمد : sunrise پیشین : morning نیم روز : midday, noon : ساعت ۱۲ روز : pm 12 شب : night : ساعت ۶ شب : pm 6 پسین : evening, afternoon ... [مشاهده متن کامل]