1. Midday sunglow casts an eerie pallor over snow-blanketed Barrow, the northern-most town in Alaska.
[ترجمه گوگل]نور آفتاب ظهر روز رنگ پریدگی وهمآوری بر بارو پوشیده از برف، شمالیترین شهر آلاسکا ایجاد میکند
[ترجمه ترگمان]sunglow در هنگام ظهر رنگ پریدگی وهم آوری را بر روی برف، که در شمال و بیشتر شهر آلاسکا قرار دارد، به کار می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]sunglow در هنگام ظهر رنگ پریدگی وهم آوری را بر روی برف، که در شمال و بیشتر شهر آلاسکا قرار دارد، به کار می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The edge showed ten thousand sunglow in that very day, I was intoxicated long ago in beautiful grasslands being vast in extent.
[ترجمه گوگل]لبه ده هزار نور خورشید را در آن روز نشان می داد، من مدت ها پیش در علفزارهای زیبا که وسعت زیادی داشتند مست بودم
[ترجمه ترگمان]در آن روز ده هزار روبل را نشان داد که من از مدت ها پیش در grasslands زیبا مست بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آن روز ده هزار روبل را نشان داد که من از مدت ها پیش در grasslands زیبا مست بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Born as rosy and magnificent as summer sunglow!
[ترجمه گوگل]مثل آفتاب تابستانی گلگون و باشکوه متولد شد!
[ترجمه ترگمان]مثل تابستان sunglow و درخشان به دنیا آمده بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل تابستان sunglow و درخشان به دنیا آمده بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I would smile to the sunglow. I would be glad because a passerby adopted a migratory cat.
[ترجمه گوگل]به نور آفتاب لبخند می زدم خوشحال می شوم چون رهگذری گربه مهاجر را پذیرفته است
[ترجمه ترگمان] من به \"sunglow\" لبخند می زنم خوشحال می شوم به این خاطر که یک رهگذر گربه migratory را به فرزندی قبول کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من به \"sunglow\" لبخند می زنم خوشحال می شوم به این خاطر که یک رهگذر گربه migratory را به فرزندی قبول کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Time will change many things, sunglow turns into sunset glow, light green turns dark yellow and baby the eld. . .
[ترجمه گوگل]زمان خیلی چیزها را تغییر خواهد داد، نور خورشید به درخشش غروب خورشید تبدیل می شود، سبز روشن به زرد تیره تبدیل می شود و عزیزم
[ترجمه ترگمان]زمان خیلی چیزها را تغییر می دهد، sunglow به تابش غروب آفتاب تبدیل می شود، سبز روشن به رنگ زرد تیره و نوزاد را تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمان خیلی چیزها را تغییر می دهد، sunglow به تابش غروب آفتاب تبدیل می شود، سبز روشن به رنگ زرد تیره و نوزاد را تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Maybe That day will never come, The future is as radiant as sunglow .
[ترجمه گوگل]شاید آن روز هرگز نیاید، آینده مانند نور خورشید درخشان است
[ترجمه ترگمان]شاید آن روز هرگز نخواهد آمد آینده درخشان و درخشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید آن روز هرگز نخواهد آمد آینده درخشان و درخشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I must continue and look for a horizon in sunglow ; I'm slowly marching like walking under the water. . .
[ترجمه گوگل]باید ادامه دهم و در نور آفتاب به دنبال افقی بگردم مثل قدم زدن در زیر آب آرام آرام راهپیمایی می کنم
[ترجمه ترگمان]باید به دنبال افق در sunglow باشم، آهسته راه می روم، مثل راه رفتن زیر آب …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید به دنبال افق در sunglow باشم، آهسته راه می روم، مثل راه رفتن زیر آب …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید