sundries

/ˈsʌndrɪz//ˈsʌndrɪz/

معنی: مخلفات، گوناگون، خرده ریز، متفرقه
معانی دیگر: چیزهای گوناگون، چیزهای متفرقه

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: small, inexpensive things of various kinds.

جمله های نمونه

1. I don't want you telling our private business to all and sundry.
[ترجمه گوگل]نمی‌خواهم کسب‌وکار خصوصی ما را به همه و همه بگویید
[ترجمه ترگمان]من نمی خوام تو به کاره ای خصوصی ما ادامه بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We had sundry visitations from the Tax Inspector.
[ترجمه گوگل]بازدیدهای مختلفی از بازرس مالیات داشتیم
[ترجمه ترگمان]ما یه سری اطلاعات مختلف از بازرس مالیاتی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Scientists, business people, and sundry others gathered on Monday for the official opening.
[ترجمه گوگل]دانشمندان، بازرگانان و بسیاری دیگر روز دوشنبه برای افتتاحیه رسمی گرد هم آمدند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان، افراد تجاری و دیگر افراد دیگر روز دوشنبه برای افتتاح رسمی گرد هم آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She invited all and sundry to her party.
[ترجمه گوگل]او همه و همه را به مهمانی خود دعوت کرد
[ترجمه ترگمان]همه آن ها را به مهمانی دعوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sundry distant relatives, most of whom I hardly recognized, turned up for my brother's wedding.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اقوام دور، که اکثر آنها را به سختی می شناختم، برای عروسی برادرم حاضر شدند
[ترجمه ترگمان]خویشاوندان دور من، بیشتر کسانی را که به زحمت تشخیص داده بودم، برای عروسی برادرم پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This cream can be used to treat sundry minor injuries.
[ترجمه گوگل]از این کرم می توان برای درمان آسیب های جزئی مختلف استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این کرم می تواند برای درمان آسیب های خفیف استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There's an item on the hotel bill for sundries.
[ترجمه گوگل]یک مورد در قبض هتل برای همه چیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک مورد در صورت حساب هتل برای sundries وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I don't like you talking about my personal problems to all and sundry.
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم در مورد مشکلات شخصی من با همه و همه صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]دوست ندارم در مورد مشکلات شخصی من و تو حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The club is open to all and sundry.
[ترجمه گوگل]باشگاه برای همه و همه باز است
[ترجمه ترگمان]کلوپ در حال باز شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I don't want all and sundry knowing about our problems.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم همه و همه از مشکلات ما بدانند
[ترجمه ترگمان]من نمی خوام همه و بقیه در مورد مشکلات ما بدونن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He spent an hour telling me about various and sundry ideas he has for making money.
[ترجمه گوگل]او یک ساعت وقت صرف کرد و درباره ایده های مختلف و متفاوتی که برای کسب درآمد دارد به من گفت
[ترجمه ترگمان]یک ساعت را صرف صحبت درباره انواع مختلف و گوناگونی کرد که برای پول درآوردن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was well known to all and sundry.
[ترجمه گوگل]او برای همه و همه شناخته شده بود
[ترجمه ترگمان]همه چیز را به خوبی می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My expenses claim includes 15 for sundries.
[ترجمه گوگل]ادعای هزینه های من شامل 15 برای همه چیز است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was known to all and sundry as Bella.
[ترجمه گوگل]او را همه و همه با نام بلا می شناختند
[ترجمه ترگمان]او همه چیز را به عنوان بلا می شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He makes films about animals, plants and sundry other subjects.
[ترجمه گوگل]او درباره حیوانات، گیاهان و موضوعات مختلف فیلم می‌سازد
[ترجمه ترگمان]او فیلم هایی درباره حیوانات، گیاهان و دیگر موضوعات دیگر تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مخلفات (اسم)
utensil, chattels, dressing, sundries

گوناگون (اسم)
sundries, sundry

خرده ریز (اسم)
filth, frippery, trumpery, sundries, dreg, trinkets, shards, giblet

متفرقه (اسم)
sundries

انگلیسی به انگلیسی

• miscellaneous items, variety of small items or details

پیشنهاد کاربران

خرده ریز
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sundries
✅️ صفت ( adjective ) : sundry
✅️ قید ( adverb ) : _
مخلفات و یا متفرقه و گوناگون

بپرس