sundew


(گیاه شناسی) گیاه حشره خوار (تیره ی droseraceae راسته ی nepenthales - دولپه ای)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various small marsh plants having sticky hairs that trap insects for food.

جمله های نمونه

1. This sundew prefers drier soil. You can allow the pots to go dry between waterings.
[ترجمه گوگل]این آفتابگیر خاک خشک تری را ترجیح می دهد می توانید بین دو آبیاری اجازه دهید گلدان ها خشک شوند
[ترجمه ترگمان]این sundew خاک خشک تر را ترجیح می دهد شما می توانید به قابلمه اجازه دهید که بین waterings خشک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Largest of its kind, the South African king sundew unfurls.
[ترجمه گوگل]بزرگترین در نوع خود، پادشاه آفریقای جنوبی است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین آن ها، پادشاه افریقای جنوبی sundew unfurls است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Cape sundew is fast growing and single plants can live for many years with young suckers forming at the base. It is a free-flowering and fascinating house plant.
[ترجمه گوگل]کیپ ساندو به سرعت رشد می کند و گیاهان منفرد می توانند سال ها با مکنده های جوانی که در پایه تشکیل می شوند زندگی کنند این یک گیاه خانگی بدون گل و جذاب است
[ترجمه ترگمان]کیپ sundew به سرعت در حال رشد است و یک گیاه می تواند سال ها با ماهی های مکنده های جوان در پایگاه زندگی کند این یک گیاه خانه گلدار و جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Cape sundew is easily propagated by seed or vegetative means.
[ترجمه گوگل]کیپ ساندو به راحتی از طریق بذر یا روش های رویشی تکثیر می شود
[ترجمه ترگمان]دماغه sundew به راحتی با بذر یا ابزار گیاهی تکثیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Our laboratory results supported our. . . prediction that spider presence would reduce sundew fitness, " the researchers wrote.
[ترجمه گوگل]محققان نوشتند: "نتایج آزمایشگاهی ما پیش بینی ما را که حضور عنکبوت تناسب اندام آفتاب را کاهش می دهد، پشتیبانی کرد "
[ترجمه ترگمان]محققان نوشتند: \" نتایج آزمایشگاهی ما از پیش بینی ما پشتیبانی کردند که حضور عنکبوت می تواند شایستگی sundew را کاهش دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The technology of immersing extraction and the fill prescription with purslane, bulrush root, sundew root, hawthorn and mint by orthogonal experiment was researched.
[ترجمه گوگل]فن‌آوری غوطه‌ورسازی عصاره‌گیری و تجویز پرکننده با خرفه، ریشه خرچنگ، ریشه خرچنگ، زالزالک و نعناع با آزمایش متعامد مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فن آوری استخراج و تجویز پر کننده با purslane، ریشه bulrush، ریشه sundew، hawthorn و نعناع توسط یک آزمایش متعامد مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A cave cricket is caught in the sticky clutches of a king sundew .
[ترجمه گوگل]جیرجیرک غار در چنگال های چسبناک یک شاه آفتابه گرفتار شده است
[ترجمه ترگمان]یک جیرجیرک غار در چنگال sticky پادشاهی گیر افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They harm more delicate species like lichens, mosses, harebells and insect-eating sundew plants.
[ترجمه گوگل]آنها به گونه های ظریف تری مانند گلسنگ، خزه، هاربل و گیاهان حشره خوار آسیب می رسانند
[ترجمه ترگمان]آن ها به گونه های delicate مانند lichens، خزه های دریایی، harebells و حشرات گیاه خوار صدمه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can do a bracing if orderly walk here, on a wooden walkway over boggy acid grassland rich in lady's smock, celandine, violets and carnivorous sundew.
[ترجمه گوگل]اگر منظم قدم بزنید، می‌توانید در اینجا، روی یک پیاده‌روی چوبی بر روی چمنزار اسیدی باتلاقی که مملو از لباس‌های زنانه، گل‌های گل، بنفشه‌ها و آفتاب‌گیر گوشت‌خوار است، یک مهاربندی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]اگر اینجا راه برود، اگر اینجا راه برود، روی یک گذرگاه چوبی، روی یک گذرگاه چوبی در کنار باتلاق boggy، چمن زار، rich، گل بنفشه و گوشت خوار و گوشت خوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس