🔹 پدر یک روزه / بابای آخر هفته ای / پدر غایب جز روزهای یکشنبه
🔸 تعریف عامیانه:
اصطلاح Sunday Dad به پدری گفته می شه که:
فقط در روزهای یکشنبه یا آخر هفته ها در زندگی فرزندش حضور داره
... [مشاهده متن کامل]
معمولاً به دلیل طلاق، جدایی یا عدم مسئولیت پذیری، نقش محدودی در تربیت فرزند ایفا می کنه
گاهی با احساس دلتنگی، فاصله عاطفی یا رابطه ی سطحی همراهه
این اصطلاح می تونه هم واقعی باشه ( پدر جداشده ای که فقط یکشنبه ها فرزندش رو می بینه ) ، و هم طعنه آمیز ( پدری که فقط گاهی ظاهر می شه و مسئولیت پذیر نیست )
🔹 مثال ها:
He’s just a Sunday dad—shows up once a week with gifts. اون فقط یه بابای یک روزه ست—هفته ای یه بار با هدیه ها پیداش می شه.
My Sunday dad takes me to the park every weekend. بابای یک روزه م هر آخر هفته منو می بره پارک.
I wish my Sunday dad was more involved in my life. کاش بابای یک روزه م بیشتر توی زندگیم حضور داشت.
🔹 مترادف های: weekend dad – part - time father – visitation dad – Disney dad
🔸 تعریف عامیانه:
اصطلاح Sunday Dad به پدری گفته می شه که:
فقط در روزهای یکشنبه یا آخر هفته ها در زندگی فرزندش حضور داره
... [مشاهده متن کامل]
معمولاً به دلیل طلاق، جدایی یا عدم مسئولیت پذیری، نقش محدودی در تربیت فرزند ایفا می کنه
گاهی با احساس دلتنگی، فاصله عاطفی یا رابطه ی سطحی همراهه
این اصطلاح می تونه هم واقعی باشه ( پدر جداشده ای که فقط یکشنبه ها فرزندش رو می بینه ) ، و هم طعنه آمیز ( پدری که فقط گاهی ظاهر می شه و مسئولیت پذیر نیست )
🔹 مثال ها:
He’s just a Sunday dad—shows up once a week with gifts. اون فقط یه بابای یک روزه ست—هفته ای یه بار با هدیه ها پیداش می شه.
My Sunday dad takes me to the park every weekend. بابای یک روزه م هر آخر هفته منو می بره پارک.
I wish my Sunday dad was more involved in my life. کاش بابای یک روزه م بیشتر توی زندگیم حضور داشت.
🔹 مترادف های: weekend dad – part - time father – visitation dad – Disney dad