sunbeam

/ˈsənˌbiːm//ˈsʌnbiːm/

معنی: تیغ افتاب، پرتو افتاب، ادم مسرور
معانی دیگر: شعاع آفتاب، پرتو آفتاب، خورپرتو، پرتو افتاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a shaft or ray of light from the sun.
مشابه: light

جمله های نمونه

1. A sunbeam slants through the west window.
[ترجمه گوگل]نور خورشید از پنجره غربی کج می شود
[ترجمه ترگمان]نور خورشید از پنجره غربی به بیرون می تابید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Based on the edge of Lake Matt, Sunbeam Yachts started boatbuilding in 1870.
[ترجمه گوگل]Sunbeam Yachts بر اساس لبه دریاچه مت، ساخت قایق را در سال 1870 آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]براساس لبه دریاچه مت، Sunbeam Yachts در سال ۱۸۷۰ boatbuilding را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sunbeam Yachts started boatbuilding in 1870.
[ترجمه گوگل]Sunbeam Yachts قایق سازی را در سال 1870 آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]Sunbeam Yachts در سال ۱۸۷۰ شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 1955 an 11-year-old Sunbeam was presented with the Silver Cross for rescuing her three sisters from their burning house.
[ترجمه گوگل]در سال 1955 به سان پرتو 11 ساله صلیب نقره ای اهدا شد تا سه خواهرش را از خانه در حال سوختن آنها نجات دهد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۵۵ یک Sunbeam ۱۱ ساله به همراه مدال نقره برای نجات سه خواهرش از خانه their به او اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Alan's Sunbeam Tiger negotiates a water splash without any trouble.
[ترجمه گوگل]ببر آفتاب آلن بدون هیچ مشکلی در مورد پاشش آب مذاکره می کند
[ترجمه ترگمان]ببر s Sunbeam از پاشیدن آب بدون هیچ مشکلی سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I got tanned with gentle sunbeam of June.
[ترجمه گوگل]من با نور آفتاب ملایم ژوئن برنزه شدم
[ترجمه ترگمان]پرتو آفتاب ماه ژوئن بر من برنزه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A sunbeam brightened her hair to gold.
[ترجمه گوگل]نور خورشید موهایش را طلایی کرد
[ترجمه ترگمان]پرتو آفتاب موهایش را به رنگ طلایی روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The piece of glass focused the sunbeam on the paper, which began to smoke.
[ترجمه گوگل]تکه شیشه اشعه خورشید را روی کاغذ متمرکز کرد که شروع به دود شدن کرد
[ترجمه ترگمان]تکه شیشه نور خورشید را بر روی کاغذ متمرکز کرد که به دود تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'll be the dew, if you are sunbeam.
[ترجمه گوگل]من شبنم می شوم، اگر تو پرتو آفتابی
[ترجمه ترگمان]اگر you، من شبنم خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jerry W. Levin never expected to run Sunbeam for long.
[ترجمه گوگل]جری دبلیو لوین هرگز انتظار نداشت که Sunbeam را برای مدت طولانی اجرا کند
[ترجمه ترگمان] \"جری دبلیو\" له وین هرگز انتظار چنین کاری را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My Sunbeam Tiger has a Ford V - 8 engine.
[ترجمه گوگل]تایگر من یک موتور فورد V - 8 دارد
[ترجمه ترگمان]ببر Sunbeam من یک موتور فورد ۵ - ۸ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yet the Greek poet, like a sunbeam, touches the terrible and austere Memnon's Column of myth, which proceeds to give forth Sophoclean melodies.
[ترجمه گوگل]با این حال، شاعر یونانی، مانند پرتو خورشید، ستون وحشتناک و سخت ممنون اسطوره را لمس می کند، که در ادامه ملودی های سوفوکلی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]با این وصف، شاعر یونانی، مانند پرتو نور خورشید، ستون هولناک و مخوف Memnon را که پیش از آن ملودی Sophoclean را به نمایش می گذارد، لمس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Raindrops caught in a sunbeam seem to opalesce.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که قطرات باران که در پرتو خورشید گرفتار شده اند مات می شوند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که قطره باران در پرتوی از آفتاب به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A sunbeam rests on the bookshelf.
[ترجمه گوگل]یک پرتو خورشید روی قفسه کتاب قرار دارد
[ترجمه ترگمان]نور خورشید روی قفسه کتاب استراحت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیغ افتاب (اسم)
streamer, sunray, sunbeam

پرتو افتاب (اسم)
sunbeam

ادم مسرور (اسم)
sunbeam

انگلیسی به انگلیسی

• ray of sunlight
a sunbeam is a ray of light from the sun; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس