sunbaked

/ˈsʌnbeɪkt//ˈsʌnbeɪkt/

خشت خام، خشت خشک شده زیر آفتاب، خشکانده در آفتاب، در آفتاب پخته، افتاب پخته، در افتاب خشک شده، حرارت افتاب دیده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: baked by the sun's heat, as clay or bricks.

(2) تعریف: dried out, chapped, or cracked by the sun's heat.

- sunbaked skin
[ترجمه گوگل] پوست آفتاب زده
[ترجمه ترگمان] پوست sunbaked
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• heated or dried out through excessive exposure to the sun, parched by the sun

پیشنهاد کاربران

بپرس