sumptuous

/ˈsəmpt͡ʃwəs//ˈsʌmpt͡ʃʊəs/

معنی: گران، فاخر، مجلل، پرخرج، وعالی
معانی دیگر: پر هزینه، شایگان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: sumptuously (adv.), sumptuousness (n.)
• : تعریف: large, lavish, or splendid, esp. when created at great cost.
متضاد: plain
مشابه: grandiose, lavish, luxurious, palatial

- Our host served us a sumptuous five-course dinner.
[ترجمه گوگل] میزبان ما یک شام مجلل پنج نفره برای ما سرو کرد
[ترجمه ترگمان] میزبان ما برای ما یه شام پنج نفره مجلل درست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The grand hotel's lobby was a sumptuous room.
[ترجمه گوگل] لابی هتل بزرگ یک اتاق مجلل بود
[ترجمه ترگمان] سرسرای هتل گراند هتل یک اتاق مجللی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The guests turned up dressed in sumptuous evening gowns.
[ترجمه گوگل]مهمانان با لباس های شب مجلل آمدند
[ترجمه ترگمان]میهمانان با لباس های مجلل شبانه به تن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Johnson stared goggle-eyed at Kravis' sumptuous quarters.
[ترجمه گوگل]جانسون با چشمان عینکی به اتاق مجلل کراویس خیره شد
[ترجمه ترگمان]جانسون با چشمانی پر زرق و برق به Kravis خیره مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The interior is decorated in sumptuous reds and golds.
[ترجمه گوگل]فضای داخلی با رنگ های قرمز و طلایی مجلل تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]داخل کشور با قرمز و طلایی تزئین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The celebrity guests turned up dressed in sumptuous evening gowns.
[ترجمه گوگل]مهمانان مشهور با لباس های شب مجلل حاضر شدند
[ترجمه ترگمان]مهمانان مشهور لباس شب مجللی بر تن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The castle's great hall was decorated with sumptuous wall hangings.
[ترجمه گوگل]تالار بزرگ قلعه با دیوارپوش های مجلل تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]سرسرای بزرگ قلعه با پرده های دیوار مجلل تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The portraits and sumptuous ornaments, and the gold clock, show that this is not just any old front room.
[ترجمه گوگل]پرتره ها و زیور آلات مجلل و ساعت طلایی نشان می دهد که اینجا فقط یک اتاق جلویی قدیمی نیست
[ترجمه ترگمان]تابلوهای مجلل و مجلل، و ساعت طلایی، نشان می دهند که این فقط یک اتاق قدیمی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After a sumptuous repast he asked the Mayor whether the gallows was prepared.
[ترجمه گوگل]پس از یک میهمانی مجلل از شهردار پرسید که آیا چوبه دار آماده شده است یا خیر
[ترجمه ترگمان]پس از یک غذای مجلل از شهردار پرسید که آیا چوبه دار آماده است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The days went soft as a sumptuous fog during this last season of isolated contentment we would enjoy.
[ترجمه گوگل]در این آخرین فصل از رضایت منزوی که ما از آن لذت می بردیم، روزها مانند یک مه مجلل آرام می گذشت
[ترجمه ترگمان]روزه ای آخر، در این فصل آخرین باری که از آن لذت می بردیم، مه رقیق و باشکوه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This sumptuous bauble, appropriately named the Tor Abbey Jewel, was doubtless made for a wealthy patron.
[ترجمه گوگل]این گلدسته مجلل که به درستی جواهر ابی Tor نامیده می شود، بدون شک برای یک حامی ثروتمند ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این bauble مجلل، به نام the ابی، قطعا برای یک حامی ثروتمند ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They were given a sumptuous tea and invited back any time they felt like coming.
[ترجمه گوگل]به آنها یک چای مجلل می دادند و هر زمان که می خواستند بیایند دعوت می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک فنجان چای با شکوه به دست آوردند و هر بار که دلشان خواست آن ها را دعوت می کردند، به خانه دعوت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They will add a sumptuous air to your curtains, particularly when made up in soft, supple fabrics which drape beautifully.
[ترجمه گوگل]آنها هوای مجلل را به پرده های شما اضافه می کنند، به خصوص زمانی که از پارچه های نرم و لطیف ساخته شده باشند که به زیبایی می پوشند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک هوای باشکوه و مجلل را به پرده شما می بخشند، به خصوص هنگامی که با پارچه های نرم و انعطاف پذیر که به خوبی به دور می شوند، ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And the sumptuous pictures will satisfy the most avid architectural enthusiast.
[ترجمه گوگل]و تصاویر مجلل مشتاق ترین علاقه مندان به معماری را راضی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]و این تصاویر مجلل، محبوب ترین علاقمندان به معماری را ارضا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sumptuous Guildhall will be the scene of several musical performances.
[ترجمه گوگل]سالن مجلل گیلدهال صحنه چندین اجرا موسیقی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]The مجلل، صحنه چندین نمایش موزیکال خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is also a sumptuous leather-chaired billiard room.
[ترجمه گوگل]اتاق بیلیارد مجلل با صندلی چرمی نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه اتاق بیلیارد ها هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They starved to death with the sumptuous feast laid out before them.
[ترجمه گوگل]آنها با ضیافت مجللی که پیش رویشان گذاشته شده بود از گرسنگی مردند
[ترجمه ترگمان]با آن ضیافت مجلل که در برابرشان قرار گرفته بود، از گرسنگی می مردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گران (صفت)
dear, heavy, onerous, costly, exclusive, expensive, prohibitive, sumptuous, deluxe, prohibitory

فاخر (صفت)
fine, rich, excellent, distinguished, costly, sumptuous

مجلل (صفت)
luxuriant, stately, grand, imperial, magnificent, illustrious, sumptuous, deluxe, luxurious, plush, palatial, gorgeous, glorious, gala, plushy, royal, splendorous

پرخرج (صفت)
expensive, sumptuous

و عالی (صفت)
sumptuous

انگلیسی به انگلیسی

• expensive, costly; magnificent, splendid, luxurious
something that is sumptuous is luxurious or magnificent, and obviously expensive.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Splendid and expensive - looking; luxurious and extravagant 🍽️
🔍 مترادف: Lavish
✅ مثال: The banquet was a sumptuous affair, with a wide array of gourmet dishes.
1. شاهانه. عالی 2. مجلل. باشکوه 3. ( لباس ) فاخر
مثال:
a sumptuous buffet
یک بوفه شاهانه و مجلل و باشکوه
شیک و پیک
پرهزینه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sumptuousness
✅️ صفت ( adjective ) : sumptuous
✅️ قید ( adverb ) : sumptuously
فاخر
مجلل

بپرس