sumptuary

/ˈsʌmptjʊəri//ˈsʌmptjʊəri/

معنی: هزینه ای، وابسته به تعدیل هزینه
معانی دیگر: ضد اسراف، وابسته به جلوگیری از ریخت و پاش، خرجی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: designed to control extravagant spending.

(2) تعریف: involving religious or moral restrictions on personal expenditure.

- sumptuary laws
[ترجمه گوگل] قوانین خلاصه
[ترجمه ترگمان] قوانین sumptuary
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Scarlet was enormously prestigious: the thirteenth-century sumptuary laws of the kingdom of Castile and Leon restricted its use to the king.
[ترجمه گوگل]اسکارلت بسیار معتبر بود: قوانین خلاصه قرن سیزدهم پادشاهی کاستیل و لئون استفاده از آن را به پادشاه محدود می کرد
[ترجمه ترگمان]Scarlet فوق العاده با اعتبار بود: قوانین قرن سیزدهم پادشاهی کاستیل و لئون کاربرد آن را به پادشاه محدود کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The government used the sumptuary law of woven gold as the main methods of forbidding the expenditure of luxury in Song Dynasty.
[ترجمه گوگل]دولت از قانون اجمالی طلای بافته شده به عنوان روش اصلی منع مصرف تجملات در سلسله سونگ استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]دولت از قانون sumptuary طلا به عنوان روش های اصلی منع هزینه تجملاتی در سلسله سانگ استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, these sumptuary Law were found not carried out very well in all Song Dynasty, and the facts of the luxury expenditure in each realm in Song Dynasty had proved this point.
[ترجمه گوگل]با این حال، یافت شد که این قوانین خلاصه در تمام سلسله سونگ به خوبی اجرا نمی شد، و حقایق هزینه های تجملی در هر قلمرو در سلسله سونگ این نکته را ثابت کرده بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، این قانون sumptuary در تمام سلسله سانگ چندان خوب اجرا نشد و حقایق هزینه تجملاتی در هر کشور در سلسله سانگ این نکته را ثابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Though quite often many workplaces still require formal dress, increasingly one can see that many companies only have very loose sumptuary guidelines.
[ترجمه امید] اگرچه اغلب کارهای بسیاری هنوز به لباس رسمی نیاز دارند، به طور فزاینده ای می توانید ببینید که بسیاری از شرکت ها فقط دستورالعمل های محدود کننده دارند دارند
|
[ترجمه گوگل]اگرچه اغلب بسیاری از محل‌های کار هنوز به لباس رسمی نیاز دارند، اما به‌طور فزاینده‌ای می‌توان دید که بسیاری از شرکت‌ها فقط دستورالعمل‌های اجمالی بسیار شل دارند
[ترجمه ترگمان]اگرچه اغلب محیط های کاری اغلب نیاز به لباس رسمی دارند، اما به طور فزاینده ای می توان دید که بسیاری از شرکت ها تنها دستورالعمل های sumptuary very دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. State control of dress has long been studied as a facet of sumptuary laws, but this article deals only with those sumptuary regulations concerning "apparel" and therefore terms them "clothing laws.
[ترجمه گوگل]کنترل لباس توسط دولت مدت‌هاست که به‌عنوان جنبه‌ای از قوانین اجباری مورد مطالعه قرار گرفته است، اما این مقاله فقط به آن مقررات اجباری مربوط به «پوشاک» می‌پردازد و بنابراین آنها را «قوانین لباس» می‌نامد
[ترجمه ترگمان]کنترل دولت از دیرباز به عنوان جنبه ای از قوانین sumptuary مورد مطالعه قرار گرفته است، اما این مقاله تنها با مقررات sumptuary در رابطه با \"پوشاک\" و در نتیجه \"قوانین پوشاک\"، سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And were readily allowed to individuals dignified by rank or wealth, even while sumptuary laws forbade these and similar extravagances to the plebeian order.
[ترجمه گوگل]و به آسانی به افراد دارای منزلت یا دارایی اجازه داده می‌شدند، حتی در حالی که قوانین اجمالی این موارد و اسراف‌های مشابه را به نظم پلبی منع می‌کردند
[ترجمه ترگمان]و به آسانی به افراد اجازه داده می شد که با درجه و ثروت dignified، حتی در حالی که قوانین sumptuary، اینها و extravagances مشابه با نظم عمومی را نهی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هزینه ای (صفت)
sumptuary

وابسته به تعدیل هزینه (صفت)
sumptuary

انگلیسی به انگلیسی

• designed to regulate financial expenditures; limiting personal behavior on moral grounds

پیشنهاد کاربران

بپرس