Sumpsimus /ˈsʌmpsɪməs/ ( n - jocular ) – meaning: a correct form of expression ( or a new and better custom or notion ) taking the place of a popular or familiar but incorrect form of expression ( or older, unreasonable but common custom or notion ) , termed a mumpsimus /ˈmʌmpsɪməs/.
... [مشاهده متن کامل]
شکل صحیح بیان ( یا عرف یا تصور جدید و بهتر ) که جای یک شکل رایج یا آشنا اما نادرست ( غلط مصطلح ) از بیان ( یا عرف یا تصور قدیمی تر، غیر معقول اما رایج ) را می گیرد؛
شکل صحیحِ یک غلط یا اشتباه رایج
Example 1: 👇
But some, like the venerable Dr. Hayek, sturdily adhere to the true faith of Adam Smith, refusing, like the legendary medieval priest, to change his mumpsimus for the new - fangled sumpsimus.
اما برخی، مانند دکتر هایک ارجمند، به شکل جدی پایبند به ایمان واقعی آدام اسمیت هستند، و مانند کشیش افسانه ای قرون وسطی، از تغییر اشتباه رایج ( غلط مصطلح ) خود با مطلبی صحیح و نوپا خودداری می کنند.
Example 2: 👇
It would, I am sure, move his pity to think how many old dogs he hath set to learn new tricks, how many venerable parrots he hath addled by vain attempts to exchange their old Mumpsimus for his new Sumpsimus.
مطمئنا باعث تأسف او می شود وقتی فکر می کند به چند سگ ترفندهای جدید یاد داده است و چند طوطیِ ضعیف و نحیف را سردرگم کرده است تا عبارات صحیح را جایگزین اشتباهات قبلی خود کنند.
... [مشاهده متن کامل]
شکل صحیح بیان ( یا عرف یا تصور جدید و بهتر ) که جای یک شکل رایج یا آشنا اما نادرست ( غلط مصطلح ) از بیان ( یا عرف یا تصور قدیمی تر، غیر معقول اما رایج ) را می گیرد؛
شکل صحیحِ یک غلط یا اشتباه رایج
اما برخی، مانند دکتر هایک ارجمند، به شکل جدی پایبند به ایمان واقعی آدام اسمیت هستند، و مانند کشیش افسانه ای قرون وسطی، از تغییر اشتباه رایج ( غلط مصطلح ) خود با مطلبی صحیح و نوپا خودداری می کنند.
مطمئنا باعث تأسف او می شود وقتی فکر می کند به چند سگ ترفندهای جدید یاد داده است و چند طوطیِ ضعیف و نحیف را سردرگم کرده است تا عبارات صحیح را جایگزین اشتباهات قبلی خود کنند.