summitry

/ˈsəmətri//ˈsəmətri/

استفاده از ملاقات سران دولت ها برای حل و فصل مسائل جهانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: summitries
(1) تعریف: the belief in, use of, or reliance on summit conferences to solve international problems.

(2) تعریف: the diplomatic skill or protocol involved in summit conferences.

جمله های نمونه

1. Certainly, the mood music of summitry was transformed by the end of the Cold War.
[ترجمه گوگل]مطمئناً، حال و هوای موسیقی اجلاس سران با پایان جنگ سرد دگرگون شد
[ترجمه ترگمان]مسلما موسیقی mood در پایان جنگ سرد دگرگون شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Khrushchev - Eisenhower exchange of visits and summitry does not mean all is well with the world.
[ترجمه گوگل]خروشچف - تبادل دیدارهای آیزنهاور و نشست سران به این معنی نیست که همه چیز با دنیا خوب است
[ترجمه ترگمان]Khrushchev Khrushchev (آیزنهاور)از بازدیدها و summitry به این معنا نیست که همه چیز در دنیا خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But Barack Obama's self-effacing approach to summitry – one that was on Thursday remarked upon by several non-US officials – certainly did no harm.
[ترجمه گوگل]اما رویکرد خودپسندانه باراک اوباما در نشست سران - رویکردی که روز پنجشنبه توسط چندین مقام غیرآمریکایی مورد اشاره قرار گرفت - قطعاً هیچ آسیبی نداشت
[ترجمه ترگمان]اما رویکرد خود - باراک اوباما به summitry - که روز پنج شنبه توسط چندین مقام غیر آمریکایی اعلام شد - قطعا آسیبی ندیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All this may seem nothing more than the embarrassing guff that goes with too much global summitry.
[ترجمه گوگل]همه اینها ممکن است چیزی بیش از صدای خجالت‌آوری به نظر نرسد که با اجلاس جهانی بیش از حد همراه است
[ترجمه ترگمان]تمام اینها ممکن است چیزی فراتر از the خجالت آور باشد که با summitry جهانی بسیار زیاد اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After that the President and I talked about the economic aspects of summitry frequently.
[ترجمه گوگل]پس از آن رئیس جمهور و من مکرراً در مورد جنبه های اقتصادی اجلاس صحبت کردیم
[ترجمه ترگمان]بعد از آن رئیس جمهور و من در مورد جنبه های اقتصادی of صحبت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. THE leaders of the G8 group of rich countries kicked off three days of annual summitry hosted by Japan in Toyako on the northern island of Hokkaido on Monday July 7th.
[ترجمه گوگل]رهبران گروه کشورهای ثروتمند گروه 8 نشست سه روزه سالانه خود را به میزبانی ژاپن در تویاکو در جزیره شمالی هوکایدو در روز دوشنبه 7 ژوئیه آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]رهبران گروه G۸ از کشورهای ثروتمند به میزبانی ژاپن در Toyako در جزیره شمالی of در روز دوشنبه ۷ جولای آغاز به کار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. While there was little in the way of breakthroughs, in the world of summitry where perception is all, it was the meeting itself that emerged as the message.
[ترجمه گوگل]در حالی که راه پیشرفت کمی وجود داشت، در دنیای اجلاس که ادراک همه چیز است، این خود جلسه بود که به عنوان پیام ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که در مسیر موفقیت چندانی وجود نداشت، در جهان of که ادراک همه چیز است، خود جلسه بود که به عنوان پیام مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. China knows a rite when it sees one and has become adept at exploiting the EU's passion for summitry, agreeing to discussions but turning them into pointless talking shops.
[ترجمه گوگل]چین با دیدن مراسمی می شناسد و در بهره برداری از شور و اشتیاق اتحادیه اروپا برای اجلاس سران ماهر شده است، با بحث و گفتگو موافقت می کند اما آنها را به فروشگاه های بیهوده برای گفتگو تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]چین مراسمی را می داند که یکی از آن ها را می بیند و در بهره برداری از شور و اشتیاق اتحادیه اروپا به summitry، موافقت با بحث ها و تبدیل آن ها به مغازه های صحبت بی هوده، ماهر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Balancing Chinese ambitions is also partly why ASEAN has been keen to draw other powers, including Japan, Australia, India and Russia, into its summitry.
[ترجمه گوگل]ایجاد توازن بین جاه طلبی های چین نیز تا حدی دلیلی است که آسه آن تمایل دارد قدرت های دیگر از جمله ژاپن، استرالیا، هند و روسیه را به نشست خود بکشاند
[ترجمه ترگمان]تعادل بین جاه طلبی های چین نیز تا حدودی به همین دلیل است که ASEAN مشتاق به کشیدن قدرت های دیگر از جمله ژاپن، استرالیا، هند و روسیه و در summitry است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So why do EU leaders submit themselves with such enthusiasm to the torture of all-night summitry?
[ترجمه گوگل]پس چرا رهبران اتحادیه اروپا با این شور و شوق خود را تسلیم شکنجه اجلاس سراسری سران می‌کنند؟
[ترجمه ترگمان]پس چرا رهبران اتحادیه اروپا خود را با چنین اشتیاقی نسبت به شکنجه تمام شب تسلیم می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The appearances in Moscow and Accra will be bookends around another round of important multilateral summitry .
[ترجمه گوگل]حضور در مسکو و آکرا در دور دیگری از نشست مهم چندجانبه سران خواهد بود
[ترجمه ترگمان]حضور در مسکو و آکرا در حدود یک دور دیگر از summitry های چند جانبه مهم خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Europe has five days to find a solution to the sovereign debt crisis or else the EU itself will collapse, political leaders warned on Sunday at the start of a week of high-stakes summitry.
[ترجمه گوگل]رهبران سیاسی روز یکشنبه در آغاز یک هفته اجلاس سران هشدار دادند که اروپا پنج روز فرصت دارد تا راه حلی برای بحران بدهی دولتی بیابد وگرنه خود اتحادیه اروپا فرو خواهد پاشید
[ترجمه ترگمان]رهبران سیاسی در روز یکشنبه در آغاز هفته of high هشدار دادند که اروپا پنج روز فرصت دارد تا راه حلی برای بحران بدهی مستقل پیدا کند و یا خود اتحادیه اروپا سقوط کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What Obama is proposing, Scheunemann said, is unilateral cowboy summitry.
[ترجمه گوگل]شومن گفت آنچه اوباما پیشنهاد می کند، نشست یکجانبه گاوچران است
[ترجمه ترگمان]Scheunemann اظهار داشت که آنچه اوباما پیشنهاد می کند، summitry یک طرفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With his call for more "forward-looking" relations, it is possible that his summitry will be deemed a success by all sides.
[ترجمه گوگل]با فراخوان او برای روابط «آینده نگر»، این امکان وجود دارد که اجلاس او از سوی همه طرف ها موفقیت آمیز تلقی شود
[ترجمه ترگمان]با درخواست او برای روابط \"رو به جلو\"، این امکان وجود دارد که summitry او از همه سو به عنوان یک موفقیت تلقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of holding summit meetings for the purpose of conducting diplomatic negotiations; art of conducting summit conferences

پیشنهاد کاربران

بپرس