summing up

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the process or result of summarizing.

- The manager's summing-up was long overdue.
[ترجمه گوگل] جمع بندی مدیر مدتها پیش بود
[ترجمه ترگمان] بررسی مدیر خیلی طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The best way of summing up the situation in our office is to say that it is 'absolute chaos'.
[ترجمه گوگل]بهترین راه برای خلاصه کردن وضعیت در دفتر ما این است که بگوییم "آشوب مطلق" است
[ترجمه ترگمان]بهترین راه جمع بندی وضعیت در دفتر ما این است که بگوییم هرج و مرج کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She has an apt turn of phrase for summing up a situation.
[ترجمه گوگل]او یک چرخش مناسب عبارت برای خلاصه کردن یک موقعیت دارد
[ترجمه ترگمان]او یک جمله مناسب برای خلاصه این مساله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This led us to make a summing up of the experience and lessons.
[ترجمه گوگل]این ما را بر آن داشت تا تجربیات و درس ها را جمع بندی کنیم
[ترجمه ترگمان]این باعث شد که ما به جمع بندی تجربیات و درس ها بپردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It includes short articles summing up some of the main changes that have taken place and which are apparent in the tables.
[ترجمه گوگل]شامل مقالات کوتاهی است که برخی از تغییرات اصلی رخ داده و در جداول مشهود است را خلاصه می کند
[ترجمه ترگمان]این شامل مقاله های کوتاه و جمع بندی برخی از تغییرات اصلی است که رخ داده اند و در جداول مشهود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The judge has been summing up the case against Harper and the jury will consider the case against him tomorrow.
[ترجمه گوگل]قاضی پرونده علیه هارپر را جمع بندی کرده است و هیئت منصفه فردا پرونده علیه او را بررسی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]قاضی ترتیب پرونده علیه هار پر را داده و محاکمه را فردا در نظر خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Summing up, I can state categorically that there is no substitute for hands-on experience.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، می توانم به طور قاطع بگویم که هیچ جایگزینی برای تجربه عملی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]با جمع بندی، من می توانم قاطعانه اعلام کنم که هیچ جایگزینی برای تجربه برای دست وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reading the judge's summing up, they were obviously about to do so.
[ترجمه گوگل]با خواندن خلاصه قاضی، مشخصاً آنها قصد انجام این کار را داشتند
[ترجمه ترگمان]در حال خواندن جمع بندی قاضی، آن ها به طور واضح در حال انجام این کار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By summing up work experience, this paper discusses several problems that should be considered in tidal zone engineering design.
[ترجمه گوگل]با خلاصه کردن تجربه کاری، این مقاله چندین مشکل را که باید در طراحی مهندسی ناحیه جزر و مدی در نظر گرفته شود، مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با جمع بندی تجارب کاری، این مقاله چندین مساله را مورد بحث قرار می دهد که باید در طراحی مهندسی منطقه جزر و مد در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trough summing up along with analysis, the monolithic and geometric primitive approach of assembly drawing and part drawing is discussed in CAD for common components.
[ترجمه گوگل]از طریق جمع بندی همراه با تجزیه و تحلیل، رویکرد اولیه یکپارچه و هندسی ترسیم مونتاژ و ترسیم قطعات در CAD برای اجزای رایج مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]trough به همراه تحلیل، روش یکپارچه هندسی طراحی مونتاژ و طراحی قسمتی در CAD برای اجزای مشترک مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On basis of summing up literatures, biocatalytic desulfurization technic of fuel are summarized.
[ترجمه گوگل]بر اساس خلاصه مقالات، تکنیک گوگرد زدایی بیوکاتالیستی سوخت خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]براساس جمع بندی مقالات، biocatalytic desulfurization سولفورزدایی سوخت بصورت خلاصه بیان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the basis of summing up more than 20 years' development of deep reflected seismic technology, the paper presented and completed X2 distribution technique of deep reflected seismic data.
[ترجمه گوگل]بر اساس جمع‌بندی بیش از 20 سال توسعه فناوری لرزه‌ای بازتابی عمیق، این مقاله تکنیک توزیع X2 داده‌های لرزه‌ای بازتابی عمیق را ارائه و تکمیل کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس جمع بندی بیش از ۲۰ سال توسعه فن آوری انعکاس عمیق عمیق، تکنیک توزیع X۲ دربر گیرنده داده های لرزه ای عمیق را ارایه و تکمیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The evaluating measurement composed by summing up discovery value and compensation value may meet the maximum need of the policy-making main body under the condition of valuing nature.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری ارزیابی که با جمع‌بندی ارزش کشف و ارزش جبرانی تشکیل می‌شود، ممکن است حداکثر نیاز بدنه اصلی سیاست‌گذار را در شرایط ارزش‌گذاری ماهیت برآورده کند
[ترجمه ترگمان]ارزیابی ارزیابی انجام شده توسط جمع بندی ارزش اکتشاف و ارزش کمپنزاسیون ممکن است با بیش ترین نیاز به بخش اصلی ایجاد سیاست تحت شرایط ارزش گذاری، مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Through summing up along with analysis, a new overall dynamic balancing method that modified linkages section parameters is obtained.
[ترجمه گوگل]از طریق جمع بندی همراه با تجزیه و تحلیل، یک روش متعادل کننده کلی دینامیکی جدید به دست می آید که پارامترهای بخش پیوندها را اصلاح می کند
[ترجمه ترگمان]از طریق جمع بندی و تحلیل، یک روش تعادل دینامیکی کلی جدید که پارامترهای بخش ارتباطات را اصلاح کرد به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Based on summing up different kinds of technological process of precision forging of spur gear, a new upsetting extrusion process and pattern die are designed.
[ترجمه گوگل]بر اساس جمع بندی انواع مختلف فرآیند فن آوری آهنگری دقیق چرخ دنده خار، یک فرآیند اکستروژن ناراحت کننده و قالب الگو طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]براساس جمع بندی انواع مختلف فرآیند فن آوری ساخت تجهیزات، فرآیند اکستروژن معکوس جدید و قالب الگوی قالب طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] جمع بندی استدلالات یا جریان دعوی توسط قاضی یا وکیل برای هیأت منصفه
[ریاضیات] از جمع، از مجموع

انگلیسی به انگلیسی

• summary, conclusion
in a court of law, the summing up is a summary of all the evidence that has been presented at the trial.

پیشنهاد کاربران

مخلص کلام،
بازگویی ( نکات مهم )
با جمع بندیِ، با درنظر گرفتنِ جمیعِ حالات
[حقوق] جمع بندی استدلالات یا جریان دعوی توسّط قاضی یا وکیل برای هیئت منصفه

بپرس