summertime

/ˈsʌmərˌtaɪm//ˈsʌmətaɪm/

هنگام تابستان، تابستان، فصل تابستان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the season of summer.

جمله های نمونه

1. in summertime there are two more hours of daylight
در تابستان روشنایی دو ساعت بیشتر است.

2. don't overdress in summertime
در تابستان لباس اضافی نپوش.

3. ghamsar's clement weather in summertime
هوای ملایم قمصر در تابستان

4. meat must be refrigerated especially in summertime
گوشت را باید در یخچال نگهداشت،به ویژه در تابستان.

5. some groceries use canvas canopies in summertime
برخی بقالی ها در تابستان سایبان کرباسی می زنند.

6. It's a very beautiful place in the summertime.
[ترجمه گوگل]در تابستان مکان بسیار زیبایی است
[ترجمه ترگمان]این یک مکان بسیار زیبا در تابستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You should see the garden in summertime - it's beautiful.
[ترجمه Arezuo] شما باید باغ را در تابستان ببینید. اونجا زیباست
|
[ترجمه گوگل]شما باید باغ را در تابستان ببینید - زیبا است
[ترجمه ترگمان]شما باید باغ را در تابستان ببینید - زیبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even in the summertime we might be struck by blizzards.
[ترجمه گوگل]حتی در تابستان ممکن است با کولاک مواجه شویم
[ترجمه ترگمان]در میان طوفان و summertime، در میان طوفان،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It doesn't rain much in the summertime.
[ترجمه گوگل]در تابستان زیاد باران نمی بارد
[ترجمه ترگمان]در تابستان زیاد باران می بارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Around here, summertime is mapped out weeks and months in advance.
[ترجمه گوگل]در اطراف اینجا، تابستان هفته ها و ماه ها قبل ترسیم می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا، تابستان هفته ها و ماه ها قبل برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's beautiful here in summertime.
[ترجمه گوگل]اینجا در تابستان زیباست
[ترجمه ترگمان]اینجا در تابستان زیباست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Summertime is a great time to turn off that computer and get outdoors.
[ترجمه گوگل]تابستان زمان خوبی برای خاموش کردن رایانه و بیرون رفتن از خانه است
[ترجمه ترگمان]تابستان زمان زیادی برای خاموش کردن آن کامپیوتر و بیرون آوردن فضای باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sometimes you hear her singing, in the summertime.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آواز خواندن او را در تابستان می شنوید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات صدای آواز او را در تابستان می شنوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the summertime, we had a bus come regularly and we used to take the residents out, just a few.
[ترجمه گوگل]تابستان‌ها مرتب اتوبوس می‌آمد و ساکنان را بیرون می‌بردیم، فقط چند نفر
[ترجمه ترگمان]در تابستان، ما یک اتوبوس داشتیم که به طور مرتب به آنجا می آمدند و ما عادت داشتیم که تنها چند نفر را بیرون ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• summer season, season between spring and autumn
summertime is the period of time during which summer lasts.
appropriate time on a clock during the summer based on daylight saving time
summer time is a period of time in the summer in some countries during which the clocks are put forward, so that people can have extra daylight in the evening.

پیشنهاد کاربران

فصل تابستان
مثال:
It's a very beautiful place in the summertime.
اینجا در فصل تابستان یک مکان بسیار زیبا است.
تابستانی
تابستانه

بپرس