summer solstice

/ˈsʌmərˈsɒlˌstɪs//ˈsʌməˈsɒlstɪs/

انقلاب تابستانی، دراز روز، خوریست تابستانی، انقلاب تابستانی یا صیفی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in the Northern Hemisphere, the day on which the period from sunrise to sunset is longest, usu. June 21.

جمله های نمونه

1. The days begin to draw in after the summer solstice.
[ترجمه گوگل]روزها پس از انقلاب تابستانی شروع به نزدیک شدن می کنند
[ترجمه ترگمان]روزها بعد از انقلاب تابستانی شروع به نقاشی کشیدن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For instance, by the summer solstice on 21 June, the crops should be long since planted in the ground.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، تا انقلاب تابستانی در 21 ژوئن، محصولات باید مدت زیادی در زمین کاشته شوند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، انقلاب تابستانی در ۲۱ ژوئن، محصول باید مدت ها بعد از کاشت در زمین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The day of my visit was the summer solstice, June 2
[ترجمه گوگل]روز دیدار من انقلاب تابستانی، دوم ژوئن بود
[ترجمه ترگمان]روز سفر من، انقلاب تابستانی، دوم ژوئن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These two days be called the summer solstice respectively with Solstice.
[ترجمه گوگل]این دو روز را به ترتیب با انقلاب تابستانی می نامند
[ترجمه ترگمان]این دو روز، انقلاب تابستانی به ترتیب با Solstice نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is the time of the summer solstice an astronomical twilight lasting throughout the whole night.
[ترجمه گوگل]در زمان انقلاب تابستانی یک گرگ و میش نجومی وجود دارد که در تمام طول شب ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در تمام طول شب، فصل بهار است که solstice نجومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The days get shorter after the Summer Solstice.
[ترجمه گوگل]روزها پس از انقلاب تابستانی کوتاه تر می شوند
[ترجمه ترگمان]روزها بعد از the تابستانی کوتاه تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tomorrow will be the Summer Solstice.
[ترجمه گوگل]فردا انقلاب تابستانی است
[ترجمه ترگمان]فردا the تابستانی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because of the hot dog, the summer solstice is the only dog food popular Hakka.
[ترجمه گوگل]به دلیل هات داگ، انقلاب تابستانی تنها غذای سگ محبوب هاکا است
[ترجمه ترگمان]انقلاب تابستانی، انقلاب تابستانی تنها غذای سگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Summer Solstice: It means the scorching summer is coming up.
[ترجمه گوگل]انقلاب تابستانی: یعنی تابستان سوزان در راه است
[ترجمه ترگمان]The تابستانی: به این معنی است که تابستان داغ در حال بالا آمدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the summer solstice now two weeks gone the northern hemisphere is heating up.
[ترجمه گوگل]با گذشت دو هفته از انقلاب تابستانی، نیمکره شمالی در حال گرم شدن است
[ترجمه ترگمان]انقلاب تابستانی در حال حاضر دو هفته است که نیم کره شمالی در حال گرم کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Summer Solstice, is the longest day in one year.
[ترجمه گوگل]انقلاب تابستانی، طولانی ترین روز در یک سال است
[ترجمه ترگمان]The تابستان، طولانی ترین روز در یک سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Generally about five days after summer solstice mature.
[ترجمه گوگل]به طور کلی حدود پنج روز پس از انقلاب تابستانی بالغ می شود
[ترجمه ترگمان]به طور کلی حدود پنج روز پس از این که انقلاب تابستانی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You're Summer Solstice, the porn star.
[ترجمه گوگل]شما انقلاب تابستانی هستید، ستاره پورن
[ترجمه ترگمان]تو \"سامر solstice\" هستی ستاره پورن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Time set in the years after the summer solstice.
[ترجمه گوگل]زمان تعیین شده در سال های پس از انقلاب تابستانی
[ترجمه ترگمان]زمان در سال های بعد از انقلاب تابستان می گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And so on the summer solstice of 200 will the first crystal awaken.
[ترجمه گوگل]و بنابراین در انقلاب تابستانی 200 اولین کریستال بیدار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]و به این ترتیب، روز عید میلاد مسیح، اولین کریستال طلوع خورشید را بیدار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] انقلاب تابستانی
[آب و خاک] انقلاب تابستانی

انگلیسی به انگلیسی

• time in the summer when the sun is at his maximum distance from the equator, longest day of the year

پیشنهاد کاربران

طولانی ترین روز
Winter solstice طولانی ترین شب
انقلاب تابستانی
چله تابستان
summer solstice ( نجوم )
واژه مصوب: انقلاب تابستانی
تعریف: 1. نقطه‏ای روی نیمۀ شمالی دایره‏البروج که در بیشترین فاصلۀ زاویه‏ای از استوای آسمان است وبا رسیدن مرکز خورشید به آن، تابستان در نیمکرۀ شمالی آغاز می‏شود|||2. زمانی که خورشید به این‏ نقطه در آسمان برسد

بپرس