1. summer draws near
تابستان دارد نزدیک می شود.
2. summer holidays
تعطیلات تابستان
3. summer holidays are upon us
تعطیلات تابستان نزدیک است.
4. summer holidays sped by
تعطیلات تابستان به سرعت گذشت.
5. summer planting
صیفی کاری
6. summer recess
تعطیلات تابستان
7. summer session
دوره ی تابستانی
8. summer tours
گشت های تابستانی
9. all summer he cloistered himself in the library
تمام تابستان در کتابخانه معتکف شد.
10. all summer long
همه ی تابستان
11. high summer
شور تابستان
12. in summer months, junior goes to his grandfather's farm
در ماه های تابستان پسرم به مزرعه ی پدربزرگش می رود.
13. in summer the heat increases
در تابستان گرما بیشتر می شود.
14. through summer
تمام تابستان
15. a dry summer
تابستان خشک
16. a lazy summer afternoon
بعد از ظهر رخوت انگیز تابستانی
17. a sheer summer dress
پیراهن تابستانی نازک
18. a slow summer afternoon
یک بعدازظهر دیر گذر تابستانی
19. a typical summer day
یک روز تابستانی عادی
20. in our summer school we will cater for all age groups
در مدرسه ی تابستانی خود نیازهای همه ی گروه های سنی را برآورده خواهیم کرد.
21. lor tribes summer and winter in different places
ایلات لر تابستان و زمستان را در جاهای مختلف می گذرانند.
22. rain and summer sun develop the crops
باران و خورشید تابستان محصولات را به عمل می آورد.
23. he lounged the summer away
او تابستان را به بطالت گذراند.
24. naval officers in summer whites
افسران نیروی دریایی در انیفورم های سفید تابستانی
25. riverfront sites for summer cottages
زمین های مناسب برای کلبه های تابستانی در کنار رودخانه
26. the hot, rainless summer browned the grass and withered the flowers
تابستان گرم و بی باران،چمن ها را قهوه ای و گل ها را پژمرده کرد.
27. to take a summer house
یک خانه ی تابستانی اجاره کردن
28. we had that summer an unforgettable diet of classical music
در آن تابستان هر روز برنامه ی فراموش نشدنی موسیقی کلاسیک داشتیم.
29. he spent a busy summer in new york
تابستان پرمشغله ای را در نیویورک گذراند.
30. the blistering days of summer
روزهای بسیار گرم تابستان
31. the languor of hot summer afternoons
رخوت در بعد از ظهرهای گرم تابستان
32. these bushes flower throughout summer
این بته ها در سرتاسر تابستان گل می دهند.
33. he was still in the summer of his life
او هنوز در اوج زندگانی خود بود.
34. the parliament adjourned for the summer
پارلمان برای تابستان (موقتا) تعطیل شد.
35. the school is closed in summer
مدرسه در تابستان تعطیل است.
36. the sweltering heat of a summer afternoon
گرمای سوزان یک بعد از ظهر تابستان
37. this blanket is cool in summer and warm in winter
این پتو در تابستان خنک و در زمستان گرم است.
38. winter is usually cold and summer warm
زمستان معمولا سرد است و تابستان گرم.
39. freckles appeared on her face every summer
هر تابستان صورتش کک مکی می شد.
40. i leased my house for the summer
خانه ی خود را برای تابستان کرایه دادم.
41. in the early part of the summer
در اوایل تابستان
42. the nightingale is a forerunner of summer
بلبل پیک تابستان است.
43. the weather gets warm during the summer
در تابستان هوا گرم می شود.
44. one swallow does not make a summer
با یک گل بهار نمی شود
45. business here is a little slow in summer
در اینجا تابستان ها کاسبی کساد است.
46. my mother used to can tomatoes every summer
هر تابستان مادرم گوجه فرنگی در قوطی می کرد.
47. the best way to preserve meat in summer
بهترین روش نگهداری گوشت در تابستان
48. all night long, the wind mourned the end of summer
در سرتاسر شب باد از پایان تابستان می نالید.
49. it is necessary to deodorize public toiletes especially in the summer
لازم است که مستراح های عمومی بوزدایی شوند،خاصه در تابستان.
50. the custom still obtains of going to the seaside in summer
رسم رفتن به دریاکنار در تابستان هنوز پابرجا است.