summand


جمع وند

جمله های نمونه

1. Subroutine allow arbitrary length summand, summand, and the result is a string, you can output directly.
[ترجمه گوگل]زیر روال اجازه می دهد طول دلخواه جمع، جمع، و نتیجه یک رشته است، شما می توانید به طور مستقیم خروجی
[ترجمه ترگمان]Subroutine اجازه می دهد که طول دل خواه summand، summand و نتیجه یک رشته باشد، شما می توانید به طور مستقیم خروجی را وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Addend and the summand input, and digital and carry the output device is a half adder.
[ترجمه گوگل]افزودن و مجموع ورودی و دیجیتال و حمل دستگاه خروجی نیم جمع کننده است
[ترجمه ترگمان]addend و ورودی summand، و دیجیتالی کردن دستگاه خروجی یک جمع کننده نیم جمع کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Further, if S is a semiprime ring, then every maximal kernel of M is a direct summand of M.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اگر S یک حلقه نیمه اول باشد، هر هسته حداکثری M جمع مستقیم M است
[ترجمه ترگمان]بعلاوه اگر S یک حلقه semiprime باشد، آنگاه هر هسته maximal M یک summand مستقیم M است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As described at full belly project. org, the universal nut Sheller is basic ally a summand (cement) corn (cone) with in a corn (cone).
[ترجمه گوگل]همانطور که در پروژه شکم کامل توضیح داده شد org، آجیل جهانی شلر اساساً متحد ذرت (مخروط) جمع (سیمان) با ذرت (مخروط) است
[ترجمه ترگمان]همانطور که در پروژه شکمی کامل توضیح داده شد org، the nut universal، متحد اصلی یک ذرت summand (مخروط)با یک ذرت (مخروطی)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As described at full belly project. org, the universal nut Sheller is basically a summand corn with in a corn.
[ترجمه گوگل]همانطور که در پروژه شکم کامل توضیح داده شد org، آجیل جهانی شلر اساساً یک ذرت جمع‌آوری شده با ذرت است
[ترجمه ترگمان]همانطور که در پروژه شکمی کامل توضیح داده شد org، universal basically a summand corn corn with with a a in in in in corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn corn is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] جمعوند
[زمین شناسی] جمعوند
[ریاضیات] سری جمع پذیر، سری مجموع پذیر
[آمار] جمع وند

پیشنهاد کاربران

summand ( ریاضی )
واژه مصوب: جمع‏وند
تعریف: هریک از اشیای ریاضی که عمل جمع بر روی آنها انجام شود

بپرس