summa

/ˈsuːmə//ˌsʊməˌkʊmˈlɔːdi/

معنی: مقدار، اثار دانش بشری
معانی دیگر: (به ویژه در قرون وسطی) رساله، مبلغ

جمله های نمونه

1. He graduated summa cum laude in 196
[ترجمه گوگل]او در سال 196 فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]او با ۱۹۶ ران در سال ۱۹۶ فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He graduated summa cum laude from Harvard.
[ترجمه گوگل]او فارغ التحصیل از هاروارد بود
[ترجمه ترگمان] \"اون از\" هاروارد \"فارغ التحصیل شد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jesse Helms, Summa, 3 has interrupted her career as a lawyer to raise her three young children.
[ترجمه گوگل]جسی هلمز، ساما، 3، حرفه خود را به عنوان یک وکیل قطع کرده است تا سه فرزند خردسال خود را بزرگ کند
[ترجمه ترگمان]جسی Helms، مدخل الاهیات، در روز ۳ مارس، شغل خود را به عنوان یک وکیل برای پرورش سه فرزندش به رشته تحریر درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He gained top honors, eventually graduating summa cum laude in 199
[ترجمه گوگل]او به افتخارات برتر دست یافت و در نهایت در سال 199 با درجه تمجید فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]او افتخارات بسیار زیادی به دست آورد و در نهایت در ۱۹۹ امتیاز به همراه امتیاز ۱۹۹ امتیاز گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Berklee College of Music, Bachelor of Commercial Arranging, Summa Cum Laude, Quincy Jones Award.
[ترجمه گوگل]کالج موسیقی برکلی، لیسانس تنظیم تجاری، Summa Cum Laude، جایزه کوئینسی جونز
[ترجمه ترگمان]دانشکده موسیقی Berklee، مجرد of Commercial، مدخل Summa Cum، Quincy جونز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thomas Aquinas includes a discussion in Summa.
[ترجمه گوگل]توماس آکویناس بحثی را در Summa شامل می شود
[ترجمه ترگمان]توماس آکویناس، مشتمل بر بحثی در باب مدخل الاهیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He earned his degree at Princeton summa cum laude.
[ترجمه گوگل]او مدرک خود را در دانشگاه پرینستون به دست آورد
[ترجمه ترگمان]اون درجه خودش رو تو دانشگاه پرینستون داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ms. Yanagi holds a Bachelor of Music degree, Summa Cum Laude, and a Master of Arts degree in Piano Performance from Montclair State University.
[ترجمه گوگل]خانم یاناگی دارای مدرک لیسانس موسیقی، Summa Cum Laude، و مدرک کارشناسی ارشد هنر در اجرای پیانو از دانشگاه ایالتی Montclair است
[ترجمه ترگمان]خانم Yanagi دارای مدرک لیسانس در رشته موسیقی، مدخل Cum Cum و استاد رشته هنر پیانو از دانشگاه ایالتی Montclair است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Summa cum laude is a total average grade in all courses (Chinese and Canadian) greater than 90%.
[ترجمه گوگل]Summa cum laude میانگین کل دروس (چینی و کانادایی) بیش از 90٪ است
[ترجمه ترگمان]مدخل چهارم مدخل کل در همه دوره ها (چین و کانادا)بیش از ۹۰ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Followed, four years later, with four more summa cum laude college grads?
[ترجمه گوگل]چهار سال بعد، با چهار فارغ التحصیل دانشگاهی با ستایش؟
[ترجمه ترگمان]تعقیبمان می کردند، چهار سال بعد، با چهار نفر دیگر از دانشگاه grads فارغ التحصیل شده بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Graduation from a well-known university with summa cum laude is regarded as a big academic success.
[ترجمه گوگل]فارغ التحصیلی از یک دانشگاه معروف و با افتخار به عنوان یک موفقیت بزرگ علمی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیلی از یک دانشگاه معروف با summa و laude به عنوان یک موفقیت بزرگ تحصیلی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Janice Weber is a summa cum laude graduate of the Eastman School of Music.
[ترجمه گوگل]جانیس وبر یک فارغ التحصیل با افتخار از مدرسه موسیقی ایستمن است
[ترجمه ترگمان]Janice وبر، فارغ التحصیل دانشگاه ایستمن موسیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He graduated summa cum laude.
[ترجمه گوگل]او فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان] با laude فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For this stage, however, I was relieved when all the degree requirements were finally fulfilled and I received my Master degree title, " summa cum laude" from the head of the education program at UNC.
[ترجمه گوگل]اما برای این مرحله خیالم راحت شد که در نهایت تمام شرایط مدرک تکمیل شد و عنوان مدرک کارشناسی ارشد خود را "suma cum laude" از رئیس برنامه آموزشی UNC دریافت کردم
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای این مرحله، هنگامی که تمام الزامات درجه در نهایت تکمیل شد، احساس راحتی کردم و عنوان مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقدار (اسم)
extent, measure, value, content, amount, size, deal, scantling, quantity, quantum, magnitude, proportion, mouthful, percentage, certain number, dose, summa

اثار دانش بشری (اسم)
summa

انگلیسی به انگلیسی

• work summarizing a particular field of knowledge

پیشنهاد کاربران

بپرس