sultriness

جمله های نمونه

1. The sultriness of her look was unmistakable.
[ترجمه گوگل]شور نگاه او غیر قابل انکار بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که هوا به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sultriness of lust was in the air.
[ترجمه گوگل]طغیان شهوت در هوا بود
[ترجمه ترگمان]گرمای شهوت در هوا گرم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sultriness is one of the most remarkable character of such desire.
[ترجمه گوگل]شوریدگی یکی از برجسته ترین ویژگی های چنین میل است
[ترجمه ترگمان]Sultriness یکی از خصوصیات بارز این نوع هوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. During the entire Road Campus Program, not only the students left the classroom for sultriness, but also more and more people stood in the aisle.
[ترجمه گوگل]در طول کل برنامه پردیس جاده، نه تنها دانش‌آموزان کلاس را به‌خاطر غرور ترک می‌کردند، بلکه تعداد بیشتری از مردم در راهرو ایستادند
[ترجمه ترگمان]در طول کل برنامه پردیس جاده، نه تنها دانش آموزان کلاس را برای sultriness ترک کردند، بلکه بیشتر و بیشتر مردم در راهرو ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was during her performances in Kyoto that she also became known for her innovation: her nembutsu dance, in honor of the buddha Amida, tended to be known for its sultriness and sexual innuendo.
[ترجمه گوگل]در طول اجراهایش در کیوتو بود که او به خاطر نوآوری‌اش نیز شناخته شد: رقص نمبوتسو او، به افتخار بودا آمیدا، به دلیل تندخویی و کنایه‌های جنسی معروف بود
[ترجمه ترگمان]در زمان اجرای او در کیوتو بود که او نیز به خاطر ابداعات او شناخته شد: رقص nembutsu به افتخار of Amida، تمایل داشت به خاطر sultriness و کنایه های جنسی شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He praised wild mountains and winter forests for their domestic air, in snow and ice he would find sultriness, and commended the wilderness for resembling Rome and Paris.
[ترجمه گوگل]او کوه‌های وحشی و جنگل‌های زمستانی را به‌خاطر هوای خانگی‌شان می‌ستود، در برف و یخ شور می‌دید، و بیابان را به خاطر شباهت به روم و پاریس تحسین می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او کوه های وحشی و جنگل های زمستانی را به خاطر هوای داخلی، در برف و یخ مورد تحسین قرار داد و صحرا را برای شباهت به روم و پاریس ستود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Walking along the broad avenue, you will feel the gentle breeze with dew caresses one's face, stirs the sultriness of summer, blows over from last night's abnormal dream, and make people much clearly.
[ترجمه گوگل]با قدم زدن در خیابان عریض، احساس می‌کنی نسیم ملایم شبنم صورت آدم را نوازش می‌کند، گرمای تابستان را برمی‌انگیزد، از رویای غیرعادی دیشب می‌وزد و مردم را کاملاً واضح می‌سازد
[ترجمه ترگمان]در طول خیابان عریض قدم می زدند، نسیم ملایم تابستان را با نوازش بر چهره انسان حس می کنید، هوای تابستان را stirs، و هوای تابستان را گرم می کند، و مردم را کام لا آشکار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The azure sea becomes the best medicine which reduces sultriness and the place which people like going to.
[ترجمه گوگل]دریای لاجورد بهترین دارو است که شورش را کاهش می دهد و جایی که مردم دوست دارند به آنجا بروند
[ترجمه ترگمان]دریای لاجوردی به بهترین دارو تبدیل می شود که sultriness و مکانی را که مردم مایل به رفتن به آن هستند را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• oppressive heat and humidity; intense heat, torridness; sensuality

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sultriness
✅️ صفت ( adjective ) : sultry
✅️ قید ( adverb ) : sultrily

بپرس