1. Something of the sulkiness vanished and she wiggled her feet down more firmly into her shoes.
[ترجمه گوگل]چیزی از ابهام ناپدید شد و پاهایش را محکم تر در کفش هایش فرو کرد
[ترجمه ترگمان]یک چیزی از the ناپدید شد و او پاهایش را محکم تر در کفشش تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک چیزی از the ناپدید شد و او پاهایش را محکم تر در کفشش تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Red on shyness, while green on sulkiness, and with time lapse, its surface generates macula lutea and wrinkle without influence on application.
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز روی خجالتی بودن، در حالی که سبز روی تیرگی، و با گذشت زمان، سطح آن بدون تاثیر بر روی کاربرد، ماکولا لوتئا و چین و چروک ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]قرمز به صورت sulkiness و با گذر زمان، سطح آن macula lutea و چروک را بدون تاثیر بر کاربرد تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قرمز به صورت sulkiness و با گذر زمان، سطح آن macula lutea و چروک را بدون تاثیر بر کاربرد تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jon had little sulkiness in his composition.
[ترجمه گوگل]جون در ترکیب بندی خود افتضاح کمی داشت
[ترجمه ترگمان]جان از ساخته های او جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جان از ساخته های او جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I saw she was sorry for his persevering sulkiness and indolence: her conscience reproved her for frightening him off improving himself: she had done it effectually.
[ترجمه گوگل]دیدم که او برای عبوس و بی حوصلگی مداومش متأسف است: وجدانش او را به خاطر ترساندن او از بهبود خود سرزنش کرد: او این کار را به طور مؤثر انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که او از تنبلی و کاهلی و تنبلی او متاسف است وجدانش او را سرزنش می کرد که او را از بهبود بخشیدن به خود منع کرده است؛ البته این کار را خیلی خوب انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که او از تنبلی و کاهلی و تنبلی او متاسف است وجدانش او را سرزنش می کرد که او را از بهبود بخشیدن به خود منع کرده است؛ البته این کار را خیلی خوب انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A fit of petulant sulkiness.
[ترجمه گوگل]تناسب غمگینی آزاردهنده
[ترجمه ترگمان]خیلی بدعنق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی بدعنق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Before the arrival of next moment, whether you are living in peace at this time or not, Life is composed by every moment, every moment is filled with happy, can the life become sulkiness?
[ترجمه گوگل]قبل از فرا رسیدن لحظه بعد، چه در این زمان در آرامش زندگی می کنید چه نباشید، زندگی از هر لحظه تشکیل می شود، هر لحظه سرشار از شادی است، آیا زندگی می تواند عبوس شود؟
[ترجمه ترگمان]پیش از فرا رسیدن لحظه بعد، چه شما در این زمان در آرامش زندگی می کنید و چه نه، زندگی از هر لحظه تشکیل می شود، هر لحظه سرشار از شادی است، آیا زندگی sulkiness می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیش از فرا رسیدن لحظه بعد، چه شما در این زمان در آرامش زندگی می کنید و چه نه، زندگی از هر لحظه تشکیل می شود، هر لحظه سرشار از شادی است، آیا زندگی sulkiness می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید