sulfide

/ˈsəlˌfaɪd//ˈsəlˌfaɪd/

(شیمی - ترکیب گوگرد با عنصر یا بنیان دیگر) سولفید، نمک یا استرسولفید هیدروژن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical compound of sulfur and one or more other elements or radicals, esp. a compound of sulfur and a metal.

جمله های نمونه

1. Small pieces of sulfide rubble, failed fragments of the larger structure, litter the seafloor.
[ترجمه گوگل]تکه های کوچک قلوه سنگ سولفید، قطعات شکست خورده ساختار بزرگتر، بستر دریا را پر می کند
[ترجمه ترگمان]قطعات کوچک آوار و قطعات کوچک از سازه بزرگ تر، پوشیده از خاک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A fine dusting of sulfide covers the nearby fiat surfaces of sheeted lavas.
[ترجمه گوگل]گرد و غبار ریز سولفید سطوح فیات مجاور گدازه های ورقه ای را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]توده خوبی از سولفید را پوشانده است و سطوح fiat nearby of را پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If hydrogen sulfide or some other poisonous gas is detected, Donahue dons an airtight breathing device and a hard hat.
[ترجمه گوگل]اگر سولفید هیدروژن یا گاز سمی دیگر شناسایی شود، داناهو یک دستگاه تنفسی محفوظ از هوا و یک کلاه سخت استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]اگر سولفید هیدروژن و یا یک گاز سمی دیگر تشخیص داده شود، داناهیو یک دستگاه تنفس هوا دار و یک کلاه سخت را بر عهده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sulfide outgrowths that look undeniably like Moose antlers project out from the main mound.
[ترجمه گوگل]خروجی های سولفیدی که به طور غیرقابل انکاری شبیه به شاخ گوزن هستند از تپه اصلی بیرون می آیند
[ترجمه ترگمان]Sulfide outgrowths که بدون شک مثل گوزن نر از پشته اصلی بیرون زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beehive, another sulfide edifice, is a five-minute submersible ride due west of Moose.
[ترجمه گوگل]کندوی زنبور عسل، یکی دیگر از بناهای سولفیدی، یک سواری شناور پنج دقیقه ای در غرب موس است
[ترجمه ترگمان]Beehive، یک عمارت بزرگ سولفید، یک سوار submersible ۵ دقیقه ای به خاطر غرب موس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sometimes dead sulfide structures maintain their integrity long enough to be colonized by a new set of animals.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ساختارهای سولفید مرده یکپارچگی خود را به اندازه کافی حفظ می کنند تا توسط مجموعه جدیدی از حیوانات مستعمره شوند
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات سازه های سولفید مرده، تمامیت شان را به اندازه کافی حفظ می کنند که توسط مجموعه جدیدی از حیوانات اشغال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hydrogen sulfide is often blamed for the corrosion.
[ترجمه گوگل]سولفید هیدروژن اغلب مقصر خوردگی است
[ترجمه ترگمان]سولفید هیدروژن اغلب برای خوردگی مقصر شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is feasible to produce manganese sulfide by self - propagating high temperature synthesis through thermodynamics computation.
[ترجمه گوگل]تولید سولفید منگنز با سنتز خود در دمای بالا از طریق محاسبات ترمودینامیک امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]تولید سولفید منگنز از طریق محاسبه دمای بالا از طریق محاسبات ترمودینامیک امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The paper discusses the solubility of the arsenious sulfide in the nonoxidizahle strong acids. alkaline solution by way of the experiment.
[ترجمه گوگل]این مقاله حلالیت سولفید آرسنیوس را در اسیدهای قوی غیر اکسیدی مورد بحث قرار می دهد محلول قلیایی از طریق آزمایش
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد قابلیت انحلال سولفید arsenious در اسیده ای قوی nonoxidizahle بحث می کند محلول آلکالین به روش آزمایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A sulfide compound containing at least two sulfur atoms per molecule.
[ترجمه گوگل]یک ترکیب سولفیدی حاوی حداقل دو اتم گوگرد در هر مولکول
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب سولفیدی شامل حداقل دو اتم گوگرد در هر مولکول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In nature antimony occurs chiefly as the gray sulfide mineral stibnite, Sb2S
[ترجمه گوگل]در طبیعت آنتیموان عمدتاً به صورت ماده معدنی سولفید خاکستری استیبنیت، Sb2S وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در طبیعت antimony عمدتا به عنوان مواد معدنی سولفید gray، Sb۲S صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The gold enrichment is closely connected with metal sulfide(or arsenide). and arsenopyrite is the main gold-bearing mineral.
[ترجمه گوگل]غنی سازی طلا با سولفید فلز (یا آرسنید) ارتباط نزدیکی دارد و آرسنوپیریت کانی اصلی طلادار است
[ترجمه ترگمان]غنی سازی طلا ارتباط نزدیکی با سولفید فلز دارد (یا arsenide) و arsenopyrite معدنی اصلی طلا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Vent water is enriched in reduced chemical compounds, especially hydrogen sulfide.
[ترجمه گوگل]آب دریچه با ترکیبات شیمیایی کاهش یافته، به ویژه سولفید هیدروژن غنی شده است
[ترجمه ترگمان]آب Vent در کاهش ترکیبات شیمیایی به خصوص سولفید هیدروژن غنی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On postmortem dissections of collected specimens, I found every stomach packed solidly full of sulfide minerals.
[ترجمه گوگل]در تشریح پس از مرگ نمونه‌های جمع‌آوری‌شده، من هر معده را پر از مواد معدنی سولفیدی یافتم
[ترجمه ترگمان]من در پس از قتل نمونه های جمع آوری شده، همه stomach را که به طور محکم از مواد معدنی سولفیدی پر شده بود پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• compound of sulfur and another element or radical (chemistry)
containing sulfide (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس