sulcus


شیار

جمله های نمونه

1. Superior buccal gingival sulcus incision dissection was made inferior to zygomatic bone and zygomatic arch periosteum.
[ترجمه گوگل]برش برش شیار لثه باکال برتر از استخوان زیگوماتیک و پریوستئوم قوس زیگوماتیک پایین تر ساخته شد
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی در کالبد شکافی sulcus شکافی در استخوان گونه و استخوان گونه استخوان گونه ساخته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion: Localization of superior central sulcus and its neighbors on the body surface by MRI are possible.
[ترجمه عبدالرضا تهامى] نتیجه گیرى: موقعیت یابى شیار فوقانى مرکزى و ( نقاط ) مجاور آن بر روى سطح بدن توسط MRI امکان پذیر است
|
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: محلی‌سازی شیار مرکزی فوقانی و مجاوران آن در سطح بدن توسط MRI امکان‌پذیر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Localization از sulcus مرکزی و همسایه های آن بر روی سطح بدن با MRI، امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. METHODS:Small incision cataract extraction and ciliary sulcus suture of PC IOL was performed in 20 cases(21 eyes)after couching cataract surgery.
[ترجمه گوگل]روش کار: استخراج آب مروارید با برش کوچک و بخیه شیار مژگانی PC IOL در 20 مورد (21 چشم) پس از جراحی آب مروارید کاناپه انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: شکاف کوچک عمل آب مروارید و ciliary sulcus suture از PC IOL در ۲۰ مورد (۲۱ چشم)بعد از جراحی آب مروارید انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On the humerus specimen, intertubercular sulcus was narrowed by obvious hyperplasia small tubercle.
[ترجمه عبدالرضا تهامى] بر روى نمونه استخوان بازو، شیار بین توبرکولى ، با هیپرپلازى واضح توبرکول کوچک تنگ شده بود
|
[ترجمه گوگل]در نمونه استخوان بازو، شیار بین غده ای توسط هیپرپلازی آشکار توبرکل کوچک تنگ شد
[ترجمه ترگمان]در نمونه استخوان بازو، intertubercular sulcus از استخوان obvious نازک تنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We discovered that the intraparietal sulcus contains a miniature map of all of these territories.
[ترجمه گوگل]ما کشف کردیم که شیار داخل جداری حاوی یک نقشه مینیاتوری از همه این مناطق است
[ترجمه ترگمان]ما کشف کردیم که the sulcus شامل یک نقشه کوچک از همه این سرزمین ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To investigate the role of outer sulcus epithelium cells to the endolymph homeostasis.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نقش سلول های اپیتلیوم شیار بیرونی در هموستاز اندولنف
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد نقش سلول های بافت پوششی محافظ بیرونی به the endolymph
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The parieto-occipital sulcus disappears on the 1-2 sections from the cingulate gyrus will disappear to the paracentral lobule will appear.
[ترجمه گوگل]شیار جداری-پس سری ناپدید می شود در 1-2 بخش از شکنج سینگوله ناپدید می شود تا لوبول پاراسنترال ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]بخش parieto - پس سر در بخش های ۱ - ۲ از قشر کمربندی ناپدید خواهد شد و تا the lobule ظاهر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion:The precentral sulcus appears on the 1 2 sections that the lenticular nucleus and anterior limb of internal capsule appear but the anterior commissure and dorsal thalamus doesn't appear.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: شیار پیش مرکزی در 12 بخش ظاهر می‌شود که هسته عدسی شکل و اندام قدامی کپسول داخلی ظاهر می‌شوند اما کمیسور قدامی و تالاموس پشتی ظاهر نمی‌شوند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: precentral sulcus در ۱ دو بخش ظاهر می شود که هسته lenticular و عضو پیشین کپسول داخلی ظاهر می شوند اما تالاموس و تالاموس کشیده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The most common image finding of sulcus vocalis are bilateral longitudinal sulcus. 5 A history of throat disease might relative to sulcus vocalis.
[ترجمه گوگل]شایع ترین یافته تصویری شیار صوتی، شیار طولی دو طرفه است 5 سابقه بیماری گلو ممکن است مربوط به sulcus vocalis باشد
[ترجمه ترگمان]معمول ترین تصویر از sulcus vocalis، sulcus طولی دو جانبه است ۵ سابقه بیماری گلو ممکن است نسبت به sulcus vocalis باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The coxal process is situated at the ventral extremity of the pleural sulcus.
[ترجمه گوگل]فرآیند کوکسال در انتهای شکمی شیار پلور قرار دارد
[ترجمه ترگمان]فرآیند coxal در انتهای شکمی of sulcus قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Postoperatively, the severe enophthalmos was markedly improved, and the patient was satisfied although an evident supratarsal sulcus was still presents.
[ترجمه گوگل]پس از عمل، انوفتالموس شدید به طور قابل توجهی بهبود یافت، و بیمار راضی بود، اگرچه شیار سوپراتارسال آشکار هنوز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، the شدید به طور قابل ملاحظه ای بهبود یافته بود، و بیمار راضی بود هر چند که هنوز هم presents مشهود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. OBJECTIVE:To probe into the anatomical factors of cervical spondylosis of nerve root type with occurrence rate of involved cervical nerve in cervical intervertebral foramen and sulcus of spinal nerve.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی عوامل آناتومیکی اسپوندیلوز گردنی از نوع ریشه عصبی با میزان بروز عصب گردنی درگیر در سوراخ بین مهره ای گردنی و شیار عصب نخاعی
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بررسی عوامل تشریحی از نوع ریشه عصب با نرخ وقوع عصب گردنی در دهانه رحم گردنی و sulcus عصب نخاعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In fact, Berns discovered that when people went along with the group on wrong answers, activity increased in the right intraparietal sulcus, an area of the brain devoted to spatial awareness.
[ترجمه گوگل]در واقع، برنز کشف کرد که وقتی افراد با گروه در پاسخ‌های اشتباه همراه می‌شوند، فعالیت در شیار داخل جداری سمت راست، ناحیه‌ای از مغز که به آگاهی فضایی اختصاص دارد، افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]در واقع، Berns کشف کرد که وقتی مردم به همراه گروه به پاسخ های غلط می رفتند، فعالیت در سمت راست intraparietal sulcus، ناحیه ای از مغز که به آگاهی فضایی اختصاص داشت، افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods: Two triangular random skin flaps mastoid area were pushed into auriculocephalic sulcus and sutured tip - to - tip.
[ترجمه گوگل]روش کار: دو فلپ پوستی تصادفی مثلثی شکل در ناحیه ماستوئید به داخل شیار اوریکولوسفالیک فشار داده شد و از نوک به نوک بخیه زده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: دو مثلث random از ناحیه mastoid به auriculocephalic sulcus و sutured - فشار داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[دندانپزشکی] شیارهای باریک و بلند و وی شکلی که معمولا در سطح اکلوزال دندانهای خلفی مشاهده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• furrow, groove

پیشنهاد کاربران

شیار ( اسم ) : گودی یا چین، به ویژه بین شکنج ها در مغز
شیار
تو رفتگی سطح مغز
The frontal lobe starting from the central sulcus and working forward, we first have the motor cortex, which sends its signals down to the body to control the skeletal muscles.
در این جا به معنای شیار مغز است.
در مغز و اعصاب به معنی شیار ها و تو رفتگی های سطح قشر ( cortex ) است.

بپرس