1. a persistent suitor
خواستگار سمج
2. her apparent indifference piqued her suitor
بی توجهی آشکار او خواستگارش را رنجاند.
3. My mother had a suitor who adored her.
[ترجمه گوگل]مادرم خواستگاری داشت که او را می پرستید
[ترجمه ترگمان]مادرم خواستگار داشت که او را می پرستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The new judge is 50-year-old David Suitor who's regarded as a conservative.
[ترجمه گوگل]قاضی جدید دیوید سویتور 50 ساله است که به عنوان یک محافظه کار شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]قاضی جدید دیوید suitor ۵۰ ساله است که به عنوان یک محافظه کار شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was an ardent suitor.
6. Fairfax tells me that he is a suitor, eager to lay claim to a girl who is now only eleven.
[ترجمه گوگل]فیرفکس به من می گوید که او یک خواستگار است و مشتاق ادعای دختری است که اکنون فقط یازده سال دارد
[ترجمه ترگمان]فر فاکس به من می گوید که خواستگار است و مشتاق است دختری را که تنها یازده ساله است تصاحب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A possible suitor wearing a Walkman sang along intermittently much louder than he realized.
[ترجمه گوگل]خواستگاری که واکمن پوشیده بود به طور متناوب با صدای بلندتر از آن چیزی که تصور می کرد آواز می خواند
[ترجمه ترگمان]یک خواستگار احتمالی که واکمن به تن داشت، به طور متناوب بسیار بلندتر از آن چیزی بود که او دریافت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Only a suitor with inherited land, and preferably also a title, would do.
[ترجمه گوگل]فقط یک خواستگار با زمین موروثی و ترجیحاً دارای عنوان نیز این کار را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]فقط یک خواستگار با زمین به ارث برده و ترجیحا یک عنوان، می تواند این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Did you find a suitor for your daughter?
[ترجمه گوگل]برای دخترت خواستگار پیدا کردی؟
[ترجمه ترگمان]خواستگار برای دخترت پیدا کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Is sought by any other suitor?
[ترجمه گوگل]آیا خواستگار دیگری دنبال آن است؟
[ترجمه ترگمان]خواستگار دیگری پیدا می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The persistent suitor made persistent efforts and succeeded eventually.
[ترجمه گوگل]خواستگار پیگیر تلاش های پیگیرانه ای کرد و در نهایت موفق شد
[ترجمه ترگمان]خواستگار سمج به تلاش های مداوم دست یافت و سرانجام موفق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Pomona's shyest suitor was the wood - god Vertumnus.
[ترجمه گوگل]خجالتی ترین خواستگار پومونا، خدای ورتومنوس، چوب بود
[ترجمه ترگمان]خواستگار shyest و god wood بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. E: No one can be at once suitor and judge!
[ترجمه گوگل]ه: هیچکس نمی تواند یکباره خواستگار و قضاوت کند!
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند به خواستگار و خواستگار روبه رو شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Is Barclays a good choice of suitor?
[ترجمه گوگل]آیا بارکلیز انتخاب خوبی برای خواستگاری است؟
[ترجمه ترگمان]خواستگار او خواستگار خوبی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They had considered her suitor ambitious and upwardly mobile.
[ترجمه گوگل]خواستگار او را جاه طلب و متحرک بالا می دانستند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک مرد جاه طلب و upwardly را در نظر گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید