suited

جمله های نمونه

1. He is not really suited for a teaching career.
[ترجمه گوگل]او واقعاً برای شغل معلمی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]او واقعا برای یک شغل آموزشی مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This diet is suited to anyone who wants to lose weight fast.
[ترجمه گوگل]این رژیم برای افرادی که می خواهند سریع وزن کم کنند مناسب است
[ترجمه ترگمان]این رژیم غذایی برای هر کسی که می خواهد به سرعت وزن کم کند مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's not really suited to absolute beginners.
[ترجمه گوگل]واقعاً برای مبتدیان مطلق مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]این واقعا برای مبتدیان خوب مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was ideally suited to the job.
[ترجمه Botnet] اون ایده مناسبی برای کار دات
|
[ترجمه گوگل]او به طور ایده آل برای این کار مناسب بود
[ترجمه ترگمان]او برای این کار مناسب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pilots have suited up and got everythingready.
[ترجمه گوگل]خلبانان آماده شده اند و همه چیز را آماده کرده اند
[ترجمه ترگمان]خلبانان برای بالا رفتن و گرفتن everythingready مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The music suited her melancholy mood.
[ترجمه گوگل]موسیقی با روحیه مالیخولیایی او سازگار بود
[ترجمه ترگمان]این آهنگ به مذاق پیرمرد خوش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The area is well suited to road cycling as well as off-road riding.
[ترجمه گوگل]این منطقه برای دوچرخه سواری جاده ای و همچنین سواری خارج از جاده مناسب است
[ترجمه ترگمان]این منطقه برای دوچرخه سواری جاده و دوچرخه سواری مناسب مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was ideally suited to the part of Eva Peron.
[ترجمه گوگل]او به طور ایده آل برای نقش ایوا پرون مناسب بود
[ترجمه ترگمان]اون خیلی مناسب اون بخش از \"اوا Peron\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Those organisms that are that are most suited to the environment will be those that will survive.
[ترجمه گوگل]موجوداتی که بیشتر با محیط سازگار هستند، زنده خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]آن ارگانیسم هایی که بیشتر برای محیط زیست مناسب هستند، آن هایی هستند که زنده می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We never knew two people better suited to each other.
[ترجمه گوگل]ما هرگز دو نفر را که مناسب‌تر با هم باشند نمی‌شناختیم
[ترجمه ترگمان]ما هرگز نمی دانستیم که دو نفر برای هم مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We found him work more suited to his abilities.
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که او بیشتر با توانایی هایش کار می کند
[ترجمه ترگمان]ما اونو پیدا کردیم که بیشتر با توانایی های اون کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You are suited to be my assistant.
[ترجمه گوگل]شما برای دستیار من مناسب هستید
[ترجمه ترگمان] تو برای دستیار من مناسب هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were never suited from the start - they've got nothing in common.
[ترجمه گوگل]آنها هرگز از ابتدا مناسب نبودند - آنها هیچ نقطه مشترکی ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ وقت از ابتدا مناسب نبودند - آن ها هیچ وجه مشترک نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her past experience made her uniquely suited to lead the campaign.
[ترجمه گوگل]تجربه گذشته او او را به طور منحصر به فردی برای رهبری کمپین مناسب ساخت
[ترجمه ترگمان]تجربه گذشته او باعث شد که او به طور منحصر به فرد برای رهبری کمپین مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Satellites are uniquely suited to provide this information.
[ترجمه گوگل]ماهواره ها به طور منحصر به فردی برای ارائه این اطلاعات مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]ماهواره ها به طور منحصر به فرد برای ارائه این اطلاعات مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if something is suited to a particular purpose or person, it is right or appropriate for them.
if a couple are well suited, they are likely to have a successful relationship because they have similar personalities and interests.

پیشنهاد کاربران

وفق دادن
تخصصی ( حسابداری ) متناسب
سنخیت داشتن
متناسب، مناسب، سازگار
تناسب داشتن
سازگار
سازگار. . موافق
مناسب
adj. Wearing a suit; Fitting or appropriate

بپرس