🔹 واژه:
**Suicidality** ( اسم – تخصصی، روان پزشکی، بالینی، بحرانی )
سوییسیدَلِتی
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
تمایل به خودکشی / افکار خودکشی / رفتارهای خودکشی گرایانه
... [مشاهده متن کامل]
در زبان تخصصی و محاوره ای:
گرایش به خودکشی، فکر خودکشی، حالت بحرانی روانی، تمایل به آسیب به خود
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( روان پزشکی – بالینی ) :**
وجود افکار، احساسات، یا رفتارهایی که به خودکشی یا آسیب به خود مربوط می شوند؛ شامل طیفی از افکار گذرا تا اقدام واقعی
مثال: The patient showed signs of suicidality and was placed under observation.
بیمار علائم تمایل به خودکشی نشون داد و تحت نظر قرار گرفت.
2. ** ( تشخیصی – روان شناسی ) :**
شاخصی مهم در ارزیابی خطر روانی، به ویژه در اختلالات افسردگی، اختلال دوقطبی، PTSD یا اختلالات شخصیت
مثال: Suicidality must be assessed during every psychiatric evaluation.
تمایل به خودکشی باید در هر ارزیابی روان پزشکی بررسی بشه.
3. ** ( رفتاری – بحرانی ) :**
شامل رفتارهایی مثل تهدید به خودکشی، برنامه ریزی، یا اقدام به خودکشی؛ نیازمند مداخله فوری
مثال: Suicidality is a psychiatric emergency.
تمایل به خودکشی یک وضعیت اورژانسی روان پزشکیه.
4. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
در برخی جوامع، بار سنگین فرهنگی، اخلاقی یا مذهبی دارد و ممکن است با انگ یا سکوت همراه باشد
مثال: Cultural stigma often prevents open discussion of suicidality.
انگ فرهنگی اغلب مانع گفت وگوی آزاد درباره ی خودکشی می شه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
suicidal thoughts – suicidal ideation – self - harm risk – suicide tendency – crisis behavior
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
از واژه ی *suicide* ( خودکشی ) پسوند * - ality* برای بیان حالت یا ویژگی
در روان پزشکی مدرن، اصطلاح *suicidality* برای توصیف طیف کامل افکار و رفتارهای مرتبط با خودکشی به کار می ره
**Suicidality** ( اسم – تخصصی، روان پزشکی، بالینی، بحرانی )
سوییسیدَلِتی
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
تمایل به خودکشی / افکار خودکشی / رفتارهای خودکشی گرایانه
... [مشاهده متن کامل]
در زبان تخصصی و محاوره ای:
گرایش به خودکشی، فکر خودکشی، حالت بحرانی روانی، تمایل به آسیب به خود
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( روان پزشکی – بالینی ) :**
وجود افکار، احساسات، یا رفتارهایی که به خودکشی یا آسیب به خود مربوط می شوند؛ شامل طیفی از افکار گذرا تا اقدام واقعی
مثال: The patient showed signs of suicidality and was placed under observation.
بیمار علائم تمایل به خودکشی نشون داد و تحت نظر قرار گرفت.
2. ** ( تشخیصی – روان شناسی ) :**
شاخصی مهم در ارزیابی خطر روانی، به ویژه در اختلالات افسردگی، اختلال دوقطبی، PTSD یا اختلالات شخصیت
مثال: Suicidality must be assessed during every psychiatric evaluation.
تمایل به خودکشی باید در هر ارزیابی روان پزشکی بررسی بشه.
3. ** ( رفتاری – بحرانی ) :**
شامل رفتارهایی مثل تهدید به خودکشی، برنامه ریزی، یا اقدام به خودکشی؛ نیازمند مداخله فوری
مثال: Suicidality is a psychiatric emergency.
تمایل به خودکشی یک وضعیت اورژانسی روان پزشکیه.
4. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
در برخی جوامع، بار سنگین فرهنگی، اخلاقی یا مذهبی دارد و ممکن است با انگ یا سکوت همراه باشد
مثال: Cultural stigma often prevents open discussion of suicidality.
انگ فرهنگی اغلب مانع گفت وگوی آزاد درباره ی خودکشی می شه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
از واژه ی *suicide* ( خودکشی ) پسوند * - ality* برای بیان حالت یا ویژگی
در روان پزشکی مدرن، اصطلاح *suicidality* برای توصیف طیف کامل افکار و رفتارهای مرتبط با خودکشی به کار می ره
خودکشی گرایی
suicidality ( روانشناسی )
واژه مصوب: تمایل به خودکشی
تعریف: گرایش به خودکشی که عموماً در نیت خودکشی بروز می کند
واژه مصوب: تمایل به خودکشی
تعریف: گرایش به خودکشی که عموماً در نیت خودکشی بروز می کند
( روانشناسی ) گرایش به خودکشی