🔸 معادل فارسی:
زیاده روی در مصرف قند / قند زیادی / شیرینی بیش ازحد
در زبان محاوره ای:
قندم زد بالا، زیادی شیرین بود، قند قند شد، قند خوردم ترکیدم
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( غذایی – فیزیکی ) :**
مصرف بیش ازحد قند یا شیرینی که باعث احساس سنگینی، تهوع، یا بی حالی می شه
مثال: After three donuts and a soda, I had a total sugar overload.
بعد از سه تا دونات و یه نوشابه، قندم ترکید!
2. ** ( احساسی – استعاری ) :**
توصیف چیزی که بیش ازحد شیرین، لطیف، یا رمانتیکه—تا حدی که ممکنه آزاردهنده یا مصنوعی باشه
مثال: That movie was a sugar overload—too much romance and fluff.
اون فیلم قند قند بود—رمانتیک و ناز تا حد خفگی!
3. ** ( طنزآمیز – شکایت یا شوخی ) :**
برای شوخی درباره ی غذا، رفتار، یا لحظه ای که زیادی شیرین یا اغراق آمیزه
مثال: Her birthday cake was a sugar overload—my teeth hurt just looking at it.
کیک تولدش یه قند انفجاری بود—فقط با نگاه کردن دندونم درد گرفت.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
too sweet – sugar rush – sweetness overload – saccharine excess
زیاده روی در مصرف قند / قند زیادی / شیرینی بیش ازحد
در زبان محاوره ای:
قندم زد بالا، زیادی شیرین بود، قند قند شد، قند خوردم ترکیدم
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( غذایی – فیزیکی ) :**
مصرف بیش ازحد قند یا شیرینی که باعث احساس سنگینی، تهوع، یا بی حالی می شه
مثال: After three donuts and a soda, I had a total sugar overload.
بعد از سه تا دونات و یه نوشابه، قندم ترکید!
2. ** ( احساسی – استعاری ) :**
توصیف چیزی که بیش ازحد شیرین، لطیف، یا رمانتیکه—تا حدی که ممکنه آزاردهنده یا مصنوعی باشه
مثال: That movie was a sugar overload—too much romance and fluff.
اون فیلم قند قند بود—رمانتیک و ناز تا حد خفگی!
3. ** ( طنزآمیز – شکایت یا شوخی ) :**
برای شوخی درباره ی غذا، رفتار، یا لحظه ای که زیادی شیرین یا اغراق آمیزه
مثال: Her birthday cake was a sugar overload—my teeth hurt just looking at it.
کیک تولدش یه قند انفجاری بود—فقط با نگاه کردن دندونم درد گرفت.
________________________________________
🔸 مترادف ها: