1. دمیدن، فوت کردن ( در )
2. تلقین کردن
3. پی در پی روح دمیدن ( در )
4. سوفله کردن. کلمه ای مربوط به هنر تئاتر. عموماً در ایام قدیم شخصی در یک جایگاه پنهان جلوی صحنه و دور از چشم تماشاگران می نشسته و دیالوگ های بازیگران را برایشان سوفله می کرده است. یعنی اگر فراموش می کردند چه بگویند، با صدای آهسته متن را برایشان می خوانده است. به کسی که این کار را انجام دهد سوفلور می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
2. تلقین کردن
3. پی در پی روح دمیدن ( در )
4. سوفله کردن. کلمه ای مربوط به هنر تئاتر. عموماً در ایام قدیم شخصی در یک جایگاه پنهان جلوی صحنه و دور از چشم تماشاگران می نشسته و دیالوگ های بازیگران را برایشان سوفله می کرده است. یعنی اگر فراموش می کردند چه بگویند، با صدای آهسته متن را برایشان می خوانده است. به کسی که این کار را انجام دهد سوفلور می گویند.
... [مشاهده متن کامل]