suds

/ˈsədz//sʌdz/

معنی: کف صابون، اب صابون
معانی دیگر: آبگونه ی کف دار، آب کف آلود، کف، (خودمانی) آبجو

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: water mixed with soap or detergent, or the foam that is thus created; soapsuds.

(2) تعریف: (slang) beer.

جمله های نمونه

1. She was up to her elbows in suds.
[ترجمه گوگل]او تا آرنجش در کف بود
[ترجمه ترگمان]با کف صابون روی آرنج هایش تکیه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had soap suds in his ears.
[ترجمه گوگل]در گوشش کف صابون داشت
[ترجمه ترگمان]کف گوشش کف صابون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Crawford scooped up the suds in his hands and put them back in the machine - through the open door.
[ترجمه گوگل]کرافورد کف دستانش را جمع کرد و دوباره داخل دستگاه گذاشت - از در باز
[ترجمه ترگمان]کرافرد کف صابون را جمع کرد و آن ها را در ماشین گذاشت - از در باز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was Sippy Suds, his horrendous odors mysteriously absent in the cool of the night.
[ترجمه گوگل]سیپی سادز بود، بوی هولناکش به طور مرموزی در خنکای شب وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]عطر وحشتناکی که در آن شب به طور اسرارآمیزی در تاریکی شب به طور مرموزی ناپدید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She turned off the water and from the suds pulled out a broken plate.
[ترجمه گوگل]آب را خاموش کرد و از کف یک بشقاب شکسته بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]او آب را خاموش کرد و از کف صابون یک بشقاب شکسته درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sad, small alcoholic named Sippy Suds lived next door to Toussaint.
[ترجمه گوگل]یک الکلی غمگین و کوچک به نام سیپی سادز در همسایگی توسن زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]یک الکلی کوچک به نام sippy Suds در همسایگی توسن منزل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The strange tinge of male fingers in the suds.
[ترجمه گوگل]ته رنگ عجیب انگشتان مردانه در کف
[ترجمه ترگمان]گونه های عجیب و عجیبی که در کف صابون وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Suds were rolling down her face and were on her shoulders.
[ترجمه گوگل]سود از صورتش می غلتید و روی شانه هایش بود
[ترجمه ترگمان]دست هایش را روی شانه های او گذاشت و روی شانه های او قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Carefully, delicately he rinsed the suds from my body, and taking a bath sheet wrapped me in it.
[ترجمه گوگل]با احتیاط و با ظرافت، کف های بدنم را شست و شو داد و با گرفتن ملحفه حمام مرا در آن پیچید
[ترجمه ترگمان]با احتیاط، با احتیاط آب صابون را از بدنم پاک کرد و ملحفه را در آن پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dunk your nylons in rich suds of neutral soap.
[ترجمه گوگل]نایلون های خود را در کف غلیظی از صابون خنثی فرو کنید
[ترجمه ترگمان]nylons را با کف صابون نیمه صابون تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She take a dipper of hot suds from the tub.
[ترجمه گوگل]او از وان آب داغ می گیرد
[ترجمه ترگمان]She از کف صابون را از وان بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Make suds in hands and smoothly massage face before wash - out. Massage carefully n the T - zone.
[ترجمه گوگل]در دست ها کف بپاشید و قبل از شستشو صورت را به آرامی ماساژ دهید با دقت در ناحیه T ماساژ دهید
[ترجمه ترگمان]صابون را در دست و قبل از شستن به آرامی صورت خود را ماساژ دهید با دقت به ناحیه T ماساژ دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rachel : Well, you know, no suds, no save.
[ترجمه گوگل]راشل: خوب، می دانی، نه سود، نه ذخیره
[ترجمه ترگمان] خب، میدونی، کف صابون نیست، نه نجاتشون میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Woman: No suds, no save. Ok?
[ترجمه گوگل]زن: نه سود، نه ذخیره خوب؟
[ترجمه ترگمان] کف نداره، نه نجاتشون میده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We like to drink suds together every Friday night.
[ترجمه گوگل]ما دوست داریم هر جمعه شب با هم سس بنوشیم
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم هر جمعه با هم مشروب بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کف صابون (اسم)
lather, suds, soapsuds

اب صابون (اسم)
suds

تخصصی

[نساجی] کف صابون - آب صابون

انگلیسی به انگلیسی

• soapy water; soap bubbles, foam, soapsuds; beer (slang)
suds are the bubbles produced when soap is mixed with water.

پیشنهاد کاربران

water impregnated with soap or a synthetic detergent compound and worked up into froth
also : the lather or froth on such water
آب آغشته به صابون یا یک ترکیب شوینده مصنوعی که تبدیل به کف می شود. همچنین به کف یا کف روی چنین آبی نیز suds می گویند

بپرس