(در مسابقاتی که طرفین دارای امتیاز مساوی هستند) زمان اضافی (که به مجرد آوردن امتیاز از سوی یکی از طرفین خاتمه می یابد - sudden death overtime هم می گویند)، مرگ ناگهانی در مسابقات ناگهان باخت
• : تعریف: a type of overtime period in various sports, such as hockey and football, following a tie score at the end of the regulation playing time, in which the first team to score wins the game; sudden-death overtime.
جمله های نمونه
1. We were astonished at the news of Joan's sudden death.
[ترجمه گوگل]ما از خبر مرگ ناگهانی جوآن شگفت زده شدیم [ترجمه ترگمان]ما از شنیدن خبر مرگ ناگهانی جون شگفت زده شدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He died a sudden death in a Kansas car crash in 1940.
[ترجمه گوگل]او در سال 1940 در یک تصادف اتومبیل در کانزاس به طور ناگهانی درگذشت [ترجمه ترگمان]او در یک سانحه رانندگی در کانزاس در ۱۹۴۰ کشته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He had been deeply affected by the sudden death of his father-in-law.
[ترجمه گوگل]او از مرگ ناگهانی پدرشوهرش به شدت متاثر شده بود [ترجمه ترگمان]از مرگ ناگهانی پدرش تحت تاثیر قرار گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The sudden death of her mother's caused her grief.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی مادرش باعث تاسف او شد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی مادرش باعث اندوه او شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His sudden death turned her world upside down.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی او دنیای او را زیر و رو کرد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی او دنیا را زیر و رو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His sudden death reduced the family to poverty.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی او باعث فقر خانواده شد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی او خانواده را به فقر کشاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His sudden death had been foreshadowed by earlier health scares.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی او با ترس های قبلی از سلامتی پیش بینی شده بود [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی او باعث ترس اولیه سلامتی او شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The sudden death of the young man invested the house with an air of mystery.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی مرد جوان خانه را با فضایی از رمز و راز سرمایه گذاری کرد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی مرد جوان با حالت مرموزی خانه را به خود گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her father's sudden death astonished her.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی پدر او را شگفت زده کرد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی پدرش او را متحیر کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His sudden death rocked the village.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی او روستا را تکان داد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی او دهکده را تکان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His wife's sudden death upset the balance ofhis mind.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی همسرش تعادل ذهن او را بر هم زد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی همسرش تعادل ذهنش را به هم زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her husband's sudden death was the start of a dark chapter in her life.
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی شوهرش آغاز فصلی تاریک در زندگی او بود [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی شوهرش، آغاز یک فصل تاریک در زندگی او بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The insurance policy covers sudden death or disablement.
[ترجمه سرترازی] سیاست بیمه، مرگ ناگهانی یا معلولیت را پوشش می دهد.
|
[ترجمه گوگل]بیمه نامه فوت یا از کار افتادگی ناگهانی را پوشش می دهد [ترجمه ترگمان]سیاست بیمه مرگ ناگهانی یا disablement را پوشش می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His sudden death came as a bolt from the blue.
[ترجمه سرترازی] مرگ ناگهانی او یک شوک ناگمان بود.
|
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی او مانند یک پیچ از آب در آمد [ترجمه ترگمان]مرگ ناگهانی او به عنوان یک گلوله از سمت آبی به گوش رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I was amazed by the news of George's sudden death.
[ترجمه گوگل]از خبر مرگ ناگهانی جورج شگفت زده شدم [ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر مرگ ناگهانی جرج حیرت کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[فوتبال] مردن ناگهانی
انگلیسی به انگلیسی
• unexpected demise, quick death in sporting competitions, a sudden-death playoff is an extra game that is played between two people or two teams that have finished on an equal score. the first person or team that gains the lead is the winner.
پیشنهاد کاربران
( فوتبال ) اگر هر پنج پنالتی در ضربات پنالتی تمام شد و گل ها مساوی بود حالت sudden death مشخص میکنه برنده رو که همون پنالتی یک به یکه. Sudden death is introduced if scores are level after five penalties have been taken by either side.
اجل معلق . [ اَ ج َ ل ِ م ُ ع َل ْ ل َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرگ ناگهانی : مثل اجل معلق . رجوع به امثال و حکم شود.
مرگ ناگهانی و یکدفعه ای مصرف مواد خطرناکی مثل cocaine و heroin و بقیه ی مواد مخدر میتونن باعث این اتفاق بشن