معنی: احمق، طفل شیرخوار، الت مکنده، اب نبات مکیدنی، حیوان یا عضو یا الت مکندهمعانی دیگر: (امریکا - خودمانی) شیفته، مرده ی چیزی، دیوانه ی چیزی، (شخص یا دستگاه) مکنده، مکشگر، مکینه، بخش مکنده ی تلمبه یا دهان زالو و غیره، سوپاپ پیستون، اندام مکش، (جانورشناسی) ماهی مکنده (تیره catostomidae و راسته ی cypriniformmes بومی آبهای شیرین آسیای شرقی و امریکا شمالی)، رجوع شود به: lollipop، (امریکا - خودمانی) آدم گولو، آدم ساده لوح، گول خور، زودباور، (امریکای - خودمانی) آدم، یارو، (گیاه شناسی) زیر شاخه (شاخه های که از بیخ درخت می روید و نیروی آن را می گیرد)، بن شاخه، زیر شاخه ها را کندن، زیر شاخه در آوردن، خروس قندی، الت مکنده تولید کردن
• (1)تعریف: someone or something that sucks or that adheres by suction.
• (2)تعریف: (informal) someone who is prone to being deceived or cheated. • مشابه: dupe, fool
• (3)تعریف: a lollipop.
• (4)تعریف: any of numerous freshwater fishes found mainly in North America that have sucking mouths for bottom-feeding.
• (5)تعریف: a secondary shoot that grows from the base or a root of a tree or shrub.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: suckers, suckering, suckered
• (1)تعریف: to remove suckers or shoots from (a tree or shrub).
• (2)تعریف: (informal) to deceive; take in; fool. • مشابه: dupe
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: of a plant, to put forth new shoots or suckers.
جمله های نمونه
1. i am a sucker for circus shows
من دیوانه ی نمایش های سیرک هستم.
2. Never give a sucker an even break.
[ترجمه گوگل]هرگز به یک مکنده استراحت یکنواخت ندهید [ترجمه ترگمان] هیچوقت حتی یه استراحتی هم به خودت نده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You fell for that old line? Sucker!
[ترجمه م] تو گول اون خط قدیمی رو خوردی؟ احمق
|
[ترجمه گوگل]دلتنگ اون خط قدیمی شدی؟ مکنده! [ترجمه ترگمان]تو به خاطر اون خط قدیمی سقوط کردی؟ احمق [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'm such a sucker for romance.
[ترجمه م] من دیوانه ی ژانر رومانتیکم
|
[ترجمه گوگل]من خیلی مشتاق عاشقانه هستم [ترجمه ترگمان]من خیلی احمق هستم که عاشق romance [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm a total sucker for seafood.
[ترجمه Elmira] من واقعا عاشق/دیوانه ی غذاهای دریایی هستم.
|
[ترجمه گوگل]من کاملاً مشتاق غذاهای دریایی هستم [ترجمه ترگمان]من یک ماهی sucker برای غذاهای دریایی هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's a nasty little sucker, isn't he?
[ترجمه گوگل]او یک مکنده کوچک بداخلاق است، نه؟ [ترجمه ترگمان]اون یه احمق کثیفه، مگه نه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The leech has a sucker at each end of its body.
[ترجمه گوگل]زالو در هر انتهای بدن خود یک مکنده دارد [ترجمه ترگمان]اون زالو روی هر نقطه از بدن ماهی مکنده هم داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I've always been a sucker for romantic movies.
[ترجمه گوگل]من همیشه مشتاق فیلم های عاشقانه بودم [ترجمه ترگمان]من همیشه عاشق فیلم های رمانتیک بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Otherwise they will sucker on to unsuitable items like your heaterstat.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت آنها به اقلام نامناسبی مانند بخاری شما می خورند [ترجمه ترگمان]در غیر این صورت آن ها بر روی آیتم های نامناسب مانند heaterstat کار می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Ensure a regular supply by taking a few sucker cuttings each year, so you always have plants at different stages of growth.
[ترجمه گوگل]با مصرف چند قلمه مکنده در هر سال، از عرضه منظم آن اطمینان حاصل کنید تا همیشه گیاهانی در مراحل مختلف رشد داشته باشید [ترجمه ترگمان]با گرفتن چند برش sucker در هر سال اطمینان حاصل کنید، بنابراین شما همیشه گیاهان را در مراحل مختلف رشد دارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was a sucker for his charm.
[ترجمه گوگل]او شیفته جذابیت او بود [ترجمه ترگمان] اون به خاطر جذابیت اون احمق بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Who isn't a sucker for the classic combination of pears, gorgonzola and walnuts, especially when the walnuts are caramelized.
[ترجمه گوگل]چه کسی دوست ندارد ترکیب کلاسیک گلابی، گورگونزولا و گردو، به خصوص زمانی که گردو کاراملی شده باشد [ترجمه ترگمان]چه کسی یک sucker برای ترکیب کلاسیک گلابی، gorgonzola و گردو نیست، به خصوص وقتی که گردو خاک می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The hunter is a sucker for the hunted.
[ترجمه گوگل]شکارچی یک مکنده برای شکار شده است [ترجمه ترگمان]شکارچی یک ماهی مکنده برای شکار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But he was a sucker for that gleam in her eye.
[ترجمه گوگل]اما او از آن درخشش در چشمان او لذت می برد [ترجمه ترگمان]ولی اون یه احمق بود که تو چشماش برق می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• deceive, dupe, fool; (about a plant) send forth shoots one who sucks; unweaned animal; lollipop; gullible person, dupe (slang); pacifier; unspecified person or thing; organ which sucks or clings to by means of suction (zoology); secondary shoot (botany) if you call someone a sucker, you mean that it is easy to cheat or fool them because they believe anything they are told; an informal use. a sucker is a device made from rubber that is used to attach things to the surface of something. suckers are pads on the bodies of some animals and insects which they use to stick to a surface.
پیشنهاد کاربران
1. مکنده 2. ( در برخی جانوران ) بادکش 3. ( گیاه ) پاجوش 4. شخص ساده لوح مثال: What a sucker do you think I am ? من را ساده لوح گیر آوردی؟
sucker ( someone who is deceived ) . Don’t be a sucker ادم ساده لوح
شیفته و دیوانه چیزی بودن، چشم و گوش بسته بودن در مورد کسی یا چیزی: He has always been a sucker for a thriller movie. She's a sucker for books about animals.
بنده و مطیع
Sucker and loser : فحش به معنی احمق و بازنده
Example: Wife: which name do you like more for our son? Kave or Mahdi Husband: Mahdi. I'm a sucker for M names ترجمه: زن: کدوم نام را بیشتر برا پسرمون می پسندی؟ کاوه یا مهدی؟ شوهر: مهدی. من روانی نام هایی هستم که میم دارن ( نام های با م شروع میشن )
نفله
علوم مهندسی. قطعه مکنده
کسی که به راحتی گول میخوره مترادف با naive or gullible
sucker ( کشاورزی - علوم باغبانی ) واژه مصوب: پاجوش تعریف: شاخهای که از جوانههای نابجای ریشه یا پاهنگ/ طوقه ( crown ) حاصل میشود
Be a sucker for sb/ sth : علاقه شدید به چیزی داشتن I'm a real sucker for paper dictiobary
as a verb: informal•North American fool or trick ( someone ) فریب دادن گول زدن
مکنده ( در انگل شناسی )
بازنده
فریب خورده
ساده لوح زودباور
شاخه یا ساقه ای که از ساقه زیر زمینی ( ریزوم ) و یا ریشه گیاه پدید می آید، پاجوش ( اصطلاح علوم باغبانی )