1. Anderson put the same point more succinctly.
[ترجمه صبا] اندرسون همین نکته را خلاصه تر بیان کرد|
[ترجمه گوگل]اندرسون همین نکته را مختصرتر بیان کرد[ترجمه ترگمان]اندرسون همین نکته را به طور خلاصه بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He succinctly summed up his manifesto as "Work hard, train hard and play hard".
[ترجمه گوگل]او به طور خلاصه مانیفست خود را اینگونه خلاصه کرد: «سخت کار کن، سخت تمرین کن و سخت بازی کن»
[ترجمه ترگمان]او به طور خلاصه بیانیه خود را اینگونه خلاصه کرد: \" سخت کار کنید، سخت تمرین کنید و سخت بازی کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور خلاصه بیانیه خود را اینگونه خلاصه کرد: \" سخت کار کنید، سخت تمرین کنید و سخت بازی کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I thought she expressed her feelings most succinctly in the meeting.
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که او احساسات خود را به طور خلاصه در جلسه بیان کرد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که او احساساتش را به طور خلاصه در جلسه بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که او احساساتش را به طور خلاصه در جلسه بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Soderberg put it succinctly and with passion: Right now we have no leverage at all on Hunts Point.
[ترجمه گوگل]سودربرگ به اختصار و با اشتیاق بیان کرد: در حال حاضر ما هیچ اهرمی در هانتز پوینت نداریم
[ترجمه ترگمان]Soderberg آن را به طور مختصر و با شور و شوق بیان کرد: در حال حاضر ما هیچ اهرم مالی برای هانتس پوینت have نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Soderberg آن را به طور مختصر و با شور و شوق بیان کرد: در حال حاضر ما هیچ اهرم مالی برای هانتس پوینت have نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And it succinctly covered all the salient points of the case, in their appropriate order.
[ترجمه گوگل]و به طور خلاصه تمام نکات برجسته پرونده را به ترتیب مناسب آنها پوشش می داد
[ترجمه ترگمان]و به طور خلاصه همه نکات برجسته مورد، به ترتیب مناسب آن ها را پوشش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و به طور خلاصه همه نکات برجسته مورد، به ترتیب مناسب آن ها را پوشش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You put that very succinctly.
[ترجمه گوگل]خیلی مختصر بیان کردی
[ترجمه ترگمان]خیلی خوب به این حرف گوش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی خوب به این حرف گوش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Have you explained succinctly what you are selling and included links to more detailed information?
[ترجمه گوگل]آیا به طور مختصر توضیح داده اید که چه چیزی را می فروشید و پیوندهایی به اطلاعات دقیق تر ارائه کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا به طور مختصر توضیح داده اید که چه چیزی می فروشید و شامل لینک های با اطلاعات دقیق تر می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا به طور مختصر توضیح داده اید که چه چیزی می فروشید و شامل لینک های با اطلاعات دقیق تر می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He writes simply and succinctly, rarely adding too much adornment.
[ترجمه گوگل]او ساده و مختصر می نویسد و به ندرت زینت زیادی به آن اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]او خیلی ساده و مختصر می نویسد و بندرت آرایش زیادی به خرج می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او خیلی ساده و مختصر می نویسد و بندرت آرایش زیادی به خرج می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. NARRATOR: Hayek summed it up more succinctly.
[ترجمه گوگل]راوی: هایک آن را مختصرتر خلاصه کرد
[ترجمه ترگمان]هایک عبارت بیشتر از این رو به خوبی خلاصه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هایک عبارت بیشتر از این رو به خوبی خلاصه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Please state your case as succinctly as possible; he wrote compactly but clearly.
[ترجمه گوگل]لطفاً مورد خود را تا حد امکان به طور خلاصه بیان کنید فشرده اما واضح نوشت
[ترجمه ترگمان]او بسادگی ولی به وضوح نوشت: لطفا پرونده تان را تا جایی که ممکن است به طور مختصر بیان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بسادگی ولی به وضوح نوشت: لطفا پرونده تان را تا جایی که ممکن است به طور مختصر بیان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I think they had better tell us as succinctly as possible what has been happening.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم بهتر است تا جایی که ممکن است به طور خلاصه به ما بگویند که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه ترگمان]به نظر من بهتر است هرچه زودتر به ما بگویند چه اتفاقی افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر من بهتر است هرچه زودتر به ما بگویند چه اتفاقی افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. On Demand printing supports communicating as succinctly, efficiently, and effectively as possible.
[ترجمه گوگل]چاپ بر اساس تقاضا از برقراری ارتباط تا حد امکان مختصر، کارآمد و مؤثر پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]در هنگام چاپ تقاضا از برقراری ارتباط به صورت مختصر، موثر، و به طور موثر تا جایی که ممکن است، پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هنگام چاپ تقاضا از برقراری ارتباط به صورت مختصر، موثر، و به طور موثر تا جایی که ممکن است، پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Learn how to write clearly and succinctly.
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید که چگونه واضح و مختصر بنویسید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چطور به وضوح و به طور خلاصه بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چطور به وضوح و به طور خلاصه بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To put is succinctly, there can be no science without experiments.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، هیچ علمی بدون آزمایش وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، هیچ علمی بدون آزمایش وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، هیچ علمی بدون آزمایش وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. " William Penn said it even more succinctly: "There can be no friendship where there is no freedom.
[ترجمه گوگل]ویلیام پن به طور خلاصه تر گفت: «در جایی که آزادی نباشد هیچ دوستی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]\"ویلیام پن با صراحت گفت:\" هیچ دوستی وجود ندارد که در آن آزادی وجود نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"ویلیام پن با صراحت گفت:\" هیچ دوستی وجود ندارد که در آن آزادی وجود نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید