succeed with flying colors

- این عبارت معمولاً برای توصیف موفقیت در امتحان، پروژه، رقابت یا هر نوع چالش دیگر به کار می رود.
- - -
## ریشه اصطلاح
- این عبارت احتمالاً از زبان دریانوردی آمده است؛ زمانی که کشتی ای با پرچم های رنگارنگ ( flying colors ) به بندر بازمی گشت، نشان دهنده پیروزی و موفقیت در مأموریت یا نبرد بود.
- - -
## مثال ها
- She studied hard and succeeded with flying colors in her final exams.
او سخت درس خواند و در امتحانات نهایی با نمرات عالی موفق شد.
- The team succeeded with flying colors, winning every match in the tournament.
تیم با موفقیت درخشان، همه مسابقات تورنمنت را برد.
- If you prepare well, you can succeed with flying colors in your job interview.
اگر خوب آماده شوی، می توانی در مصاحبه شغلی با موفقیت درخشان قبول شوی.
- - -
## معادل های فارسی پیشنهادی
- موفق شدن با نمرات عالی
- موفق شدن به بهترین شکل ممکن
- پیروز شدن درخشان
- سربلند بیرون آمدن