• (1)تعریف: the act or an instance of undermining or overthrowing, esp. an established government. • مترادف: overthrow, sabotage, undermining, undoing • مشابه: coup, insurgence, insurrection, mutiny, overturn, rebellion, revolt, revolution, sedition, toppling, undercutting, uprising
• (2)تعریف: the condition of being undermined or overthrown. • مترادف: defeat, overthrow • مشابه: abolition, destruction, downfall, fall, overturn, vanquishment
جمله های نمونه
1. because of communist subversion
به خاطر خرابکاری کمونیست ها
2. He was found guilty of subversion and imprisoned.
[ترجمه شان] او به خاطر خرابکاری ( براندازی ) گناهکار شناخته شد، و به زندان افتاد.
|
[ترجمه گوگل]او به اتهام خرابکاری مجرم شناخته شد و به زندان افتاد [ترجمه ترگمان]او در براندازی و زندانی شدن مجرم شناخته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was arrested in parliament on charges of subversion for organizing the demonstration.
[ترجمه گوگل]او به اتهام سازماندهی تظاهرات در مجلس به اتهام براندازی بازداشت شد [ترجمه ترگمان]او در پارلمان به اتهام خرابکاری برای سازماندهی تظاهرات دستگیر شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Up in the shanty towns subversion ruled.
[ترجمه گوگل]بالا در شهرک های زاغه براندازی حاکم بود [ترجمه ترگمان]تا آنجا که در کلبه ای که در آن کلبه بود، خرابکاری می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And the relevance of Northern Ireland to the subversion of democracy in Britain remains mystified.
[ترجمه گوگل]و ارتباط ایرلند شمالی با براندازی دموکراسی در بریتانیا همچنان مبهم است [ترجمه ترگمان]و ارتباط ایرلند شمالی با براندازی دموکراسی در بریتانیا همچنان گیج می ماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Thefilm's conclusion-in which death, laughter, sentiment and subversion combine-is probably unique in cinema.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری فیلم - که در آن مرگ، خنده، احساس و براندازی ترکیب می شود - احتمالاً در سینما منحصر به فرد است [ترجمه ترگمان]نتیجه گیری thefilm - که در آن مرگ، خنده، احساس و براندازی با هم ترکیب می شوند - احتمالا در سینما منحصر بفرد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Murray was jailed for subversion.
[ترجمه گوگل]موری به دلیل براندازی زندانی شد [ترجمه ترگمان]موری به دلیل خرابکاری زندانی شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nor is subversion the ruse of power.
[ترجمه گوگل]همچنین براندازی نیرنگ قدرت نیست [ترجمه ترگمان]از این که این حیله متوسل به قدرت شود، خود را از دست نداده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Fears of revolution and subversion were widely held in 1880.
[ترجمه گوگل]ترس از انقلاب و براندازی به طور گسترده در سال 1880 وجود داشت [ترجمه ترگمان]ترس از انقلاب و براندازی در سال ۱۸۸۰ به طور گسترده ای برگزار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Central to Greenblatt's readings is the argument of subversion and containment.
[ترجمه گوگل]محور خوانش های گرینبلات بحث براندازی و مهار است [ترجمه ترگمان]قرائت قرآن به آسیای میانه، استدلال براندازی و مهار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The subversion attempts proved predictably futile.
[ترجمه گوگل]تلاش های براندازی به طرز قابل پیش بینی بیهوده ای ثابت شد [ترجمه ترگمان]تلاش برای براندازی به طور قابل پیش بینی پوچ و بی هوده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Their professed aim is nothing less than the subversion of Western society by "flower power" and force of example.
[ترجمه گوگل]هدف ادعایی آنها چیزی کمتر از براندازی جامعه غربی با "قدرت گل" و نیروی نمونه نیست [ترجمه ترگمان]هدف آن ها چیزی کم تر از براندازی جامعه غربی با \"قدرت گل\" و \"قدرت گل\" است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Subversion and Vault are examples of tools which use binary file deltas for repository storage.
[ترجمه گوگل]Subversion و Vault نمونه هایی از ابزارهایی هستند که از دلتاهای فایل باینری برای ذخیره سازی مخزن استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]Subversion و یخچال نمونه هایی از ابزارهایی هستند که از deltas پرونده دودویی برای ذخیره سازی مخزن استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After one court trial and numerous skirmishes, Williams was accused of subversion a second time in 163
[ترجمه گوگل]پس از یک دادگاه و درگیری های متعدد، ویلیامز برای بار دوم در سال 163 متهم به خرابکاری شد [ترجمه ترگمان]بعد از یک محاکمه دادگاهی و خورده ای متعدد، ویلیامز برای دومین بار در ۱۶۳ متهم به براندازی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There is the need to protect the state against internal and external subversion.
[ترجمه گوگل]نیاز به محافظت از دولت در برابر براندازی داخلی و خارجی وجود دارد [ترجمه ترگمان]نیاز به حفاظت از دولت در برابر براندازی داخلی و خارجی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• overthrow, sedition, subversion, systematic undermining of a government secretly from within; state of being overthrown subversion is a secret or subtle attempt to weaken or destroy a political system or government; a formal word.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: The act of trying to undermine or overthrow a system or authority 👑 💣 🔍 مترادف: Undermining ✅ مثال: The rebels were accused of subversion for attempting to destabilize the government.
براندازی. واژگونی. انهدام مثال: subversion ruled تصمیم براندازی گرفته شد.
معنی واژه: تخریب تعریف: اقدامی که به تضعیف نیروی نظامی، اقتصادی، روانی یا سیاسی یک حکومت می انجامد