subvention

/səbˈvenʃn̩//səbˈvenʃn̩/

معنی: اعانه، کمک هزینه، کمک مالی، تخصیص اعانه
معانی دیگر: (در اصل) عمل آمدن یا روی دادن، رویدادگی، اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: subventionary (adj.)
(1) تعریف: a grant of financial aid or relief by a government or other official source; subsidy.
مشابه: subsidy

(2) تعریف: a grant of financial support by a government or other official source for a scientific or cultural institution, organization, or program; endowment.
مشابه: subsidy

جمله های نمونه

1. The association is funded by an annual subvention from the government.
[ترجمه گوگل]بودجه این انجمن از طریق یارانه سالانه دولت تامین می شود
[ترجمه ترگمان]این انجمن با بودجه سالانه از سوی دولت تامین بودجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The movie industry received a government subvention of several million pounds.
[ترجمه گوگل]صنعت سینما کمک مالی چند میلیون پوندی از دولت دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]صنعت فیلم چندین میلیون پوند از دولت دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Clerical subventions to Edward I did not end here, but in future they were to issue from papal taxation.
[ترجمه گوگل]کمک های مالی روحانیون به ادوارد اول به اینجا ختم نشد، بلکه در آینده از مالیات پاپ خارج می شد
[ترجمه ترگمان]روحانیان در برابر ادوارد سوم به سلطنت رسیدند، ولی در آینده از وضع مالیات پاپ سر باز زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Directly in the Capital subvention fund and gratuity reserve fund as disclosed in notes 6 and 7 respectively.
[ترجمه گوگل]مستقیماً در صندوق یارانه سرمایه و صندوق ذخیره بلاعوض که به ترتیب در یادداشت های 6 و 7 افشا شده است
[ترجمه ترگمان]این صندوق به ترتیب در صندوق ذخیره سرمایه و انعام انعام به ترتیب به ترتیب ۶ و ۷ به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. CCA is funded by Government subvention and social donations.
[ترجمه گوگل]CCA توسط کمک های مالی دولتی و کمک های اجتماعی تأمین می شود
[ترجمه ترگمان]بودجه کشوری توسط کمک های دولتی و کمک های اجتماعی تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Government has provided interest subvention of 2 percent on pre-shipment export credit up to March 3 2010 for exports in certain sectors.
[ترجمه گوگل]دولت تا 3 مارس 2010 یارانه بهره 2 درصدی را برای اعتبار صادراتی پیش از ارسال تا 3 مارس 2010 برای صادرات در بخش های خاص ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت نرخ بهره ۲ درصد از اعتبار صادرات پیش از محموله را در ۳ مارس ۲۰۱۰ برای صادرات در بخش های خاصی تامین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He proposes to extend the interest subvention of 2 per cent for one more year for exports covering handicrafts, carpets, handlooms and small and medium enterprises.
[ترجمه گوگل]وی پیشنهاد می کند یارانه سود 2 درصدی برای صادرات محصولات صنایع دستی، فرش، بافندگی و شرکت های کوچک و متوسط ​​برای یک سال دیگر تمدید شود
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد می کند که بهره بهره ۲ درصد را برای یک سال دیگر برای صادرات صنایع دستی، فرش، handlooms و شرکت های کوچک و متوسط گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The standard for medical subvention is to be set by people's government of province, autonomous region or municipality directly under the Central Government.
[ترجمه گوگل]استاندارد کمک هزینه پزشکی باید توسط دولت مردم استان، منطقه خودمختار یا شهرداری به طور مستقیم زیر نظر دولت مرکزی تعیین شود
[ترجمه ترگمان]قرار است که استاندارد for پزشکی توسط دولت استانی، منطقه خودمختار و یا شهرداری به طور مستقیم تحت حکومت مرکزی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All special schools and skills opportunity schools receive subvention from the Education and Manpower Bureau ("EMB" thereafter) under the Code of Aid for Special Schools.
[ترجمه گوگل]همه مدارس استثنایی و مدارس فرصت های مهارتی از سوی اداره آموزش و نیروی انسانی («EMB» پس از آن) تحت قانون کمک به مدارس ویژه کمک هزینه دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]همه مدارس و مهارت های ویژه مدارس از اداره آموزش و نیروی انسانی (\"EMB\" پس از آن)تحت قانون کمک به مدارس ویژه دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the introduction of LSG subvention mode, NGOs are assuming a more important role in aspects of finance and human resources management in their own organizations.
[ترجمه گوگل]با معرفی حالت یارانه LSG، سازمان های غیردولتی نقش مهم تری را در جنبه های مالی و مدیریت منابع انسانی در سازمان خود به عهده می گیرند
[ترجمه ترگمان]با معرفی شیوه lsg subvention، سازمان های غیر دولتی نقش مهم تری در جنبه های مالی و مدیریت منابع انسانی در سازمان های خود در نظر گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition to the subvention from the Ministry of Education, Department of Secondary Education, the foundation of "The Senior High School Library Council" also has played the most important role.
[ترجمه گوگل]علاوه بر کمک های مالی وزارت آموزش و پرورش، ریاست آموزش متوسطه، بنیاد «شورای کتابخانه های دبیرستان» نیز مهمترین نقش را ایفا کرده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر the وزارت آموزش و پرورش، بخش آموزش متوسطه، بنیاد \"شورای عالی کتابخانه دبیرستان\" نیز مهم ترین نقش را ایفا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, both of the early measures required quite large subventions from taxation.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر دوی اقدامات اولیه مستلزم کمک‌های مالی بسیار زیادی بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر دوی این اقدامات اولیه نیازمند مالیات سنگین زیادی از مالیات بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When can we expect the Government to announce the subventions for next year?
[ترجمه گوگل]چه زمانی می توان انتظار داشت که دولت یارانه های سال آینده را اعلام کند؟
[ترجمه ترگمان]کی می تونیم انتظار داشته باشیم که دولت سال آینده the رو اعلام کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What is the objective and posture of the Political Parties when facing state subvention and how these chang?
[ترجمه گوگل]هدف و وضعیت احزاب سیاسی در مواجهه با اعطای کمک های دولتی چیست و چگونه تغییر می کند؟
[ترجمه ترگمان]هدف و وضعیت احزاب سیاسی در هنگام مواجهه با subvention ایالتی و نحوه تغییر این کشورها چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Section Approval of Membership. National Committees shall forward the application form and annual subvention of new members to the ICOM Secretariat as soon as possible.
[ترجمه گوگل]بخش تایید عضویت کمیته های ملی فرم درخواست و کمک هزینه سالانه اعضای جدید را در اسرع وقت به دبیرخانه ایکوم ارسال خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]پذیرش عضویت کمیته های ملی باید هر چه زودتر فرم درخواست و تشکیل سالانه اعضای جدید را به دبیرخانه ICOM ارسال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اعانه (اسم)
bounty, benefit, contribution, relief, handout, subsidy, subvention

کمک هزینه (اسم)
subsidy, grant-in-aid, subvention

کمک مالی (اسم)
subsidy, subvention, subsidization

تخصیص اعانه (اسم)
subvention

انگلیسی به انگلیسی

• assistance, help; endowment, subsidy

پیشنهاد کاربران

بپرس