suburbanite

/səˈbɜːrbəˌnaɪt//səˈbɜːbənaɪt/

اهل حومه، ساکن حومه، حومه نشین، شهرک نشین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who lives in a suburb.

جمله های نمونه

1. Patsy's father is a typical suburbanite.
[ترجمه گوگل]پدر پتسی یک شهروند معمولی حومه شهر است
[ترجمه ترگمان]پدر پتسی همیشه suburbanite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The average suburbanite sees one-tenth as many; in a large city, perhaps 100 are visible.
[ترجمه گوگل]متوسط ​​حومه نشینان یک دهم آن را می بینند در یک شهر بزرگ، شاید 100 مورد قابل مشاهده باشد
[ترجمه ترگمان]متوسط suburbanite یک دهم را به تعداد زیاد می بیند؛ در یک شهر بزرگ، شاید ۱۰۰ نفر قابل رویت باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For most of the new suburbanites the railways and the railway station became an integral part of their lives.
[ترجمه گوگل]برای اکثر حومه‌های جدید، راه‌آهن و ایستگاه راه‌آهن بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی آنها شد
[ترجمه ترگمان]راه آهن و ایستگاه راه آهن برای بسیاری از خطوط راه آهن به عنوان بخش مهمی از زندگی آن ها درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. White suburbanites bemoan the loss of their cities to crime, drugs and-by extension-black neighbourhoods.
[ترجمه گوگل]ساکنان سفیدپوست حومه شهر از دست دادن شهرهای خود در اثر جنایت، مواد مخدر و محله‌های سیاه‌پوست، ابراز تاسف می‌کنند
[ترجمه ترگمان]suburbanites سفید از دست دادن شهرهای خود به جرم، مواد مخدر و - با استفاده از محله های سیاه امتداد می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This year, the suburbanites may be swinging back to the Democratic column.
[ترجمه گوگل]امسال، حومه شهرها ممکن است به ستون دموکرات ها برگردند
[ترجمه ترگمان]امسال، suburbanites ممکن است به ستون دموکراتیک باز گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The real conflict between Detroiters and suburbanites is in their different approaches to handling corruption.
[ترجمه گوگل]تضاد واقعی بین دیترویت ها و حومه شهرها در رویکردهای مختلف آنها برای رسیدگی به فساد است
[ترجمه ترگمان]تعارض واقعی میان Detroiters و suburbanites در رویکردهای مختلف خود برای رسیدگی به فساد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But by now, they were no longer suburbanites.
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر، آنها دیگر حومه شهر نبودند
[ترجمه ترگمان]اما تا به حال دیگر حومه شهر حومه شهری نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Which ups the odds a mosquito a suburbanite may have recently a bird carrying the virus.
[ترجمه گوگل]که این احتمال را افزایش می دهد که پشه یک حومه شهر اخیراً یک پرنده حامل ویروس داشته باشد
[ترجمه ترگمان]که احتمال دارد پشه به تازگی یک پرنده را باخود حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a result, the urban masses turned to the Labour Party and the suburbanites in self-defence to the Tories.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، توده‌های شهری به حزب کارگر و حومه‌ها برای دفاع از خود به محافظه‌کاران روی آوردند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، توده های شهری به حزب کارگر و حزب suburbanites در دفاع از خود تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. American Beauty took the romantic dreams of Kevin Spacey's midlife suburbanite and exposed them to the glare of reality.
[ترجمه گوگل]American Beauty رویاهای عاشقانه حومه شهر میانسالی کوین اسپیسی را گرفت و آنها را در معرض تابش خیره کننده واقعیت قرار داد
[ترجمه ترگمان]زیبایی آمریکایی رویاهای عاشقانه \"کوین Spacey\" (Kevin Spacey)را در خود گرفت و آن ها را در معرض دید واقعیت قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who lives in the suburbs

پیشنهاد کاربران

بپرس