subtropical

/ˌsʌbˈtrɒpɪkəl//ˌsʌbˈtrɒpɪkəl/

وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی، زیر استوایی، نیمه حاره (subtropic هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or being the regions immediately north or south of the tropics.

(2) تعریف: characteristic of or occurring in these regions; semitropical.

جمله های نمونه

1. The air was perfumed with the scent of subtropical vegetation.
[ترجمه گوگل]هوا با بوی گیاهان نیمه گرمسیری معطر شده بود
[ترجمه ترگمان]هوا از عطر گیاهان نیمه استوایی معطر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Subtropical regions are cooler than equatorial regions.
[ترجمه گوگل]مناطق نیمه گرمسیری خنک تر از مناطق استوایی هستند
[ترجمه ترگمان]مناطق Subtropical خنک تر از مناطق استوایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most members of the family are tropical and subtropical plants; only a few penetrate into the temperate zone.
[ترجمه گوگل]اکثر اعضای خانواده گیاهان گرمسیری و نیمه گرمسیری هستند فقط تعداد کمی به منطقه معتدل نفوذ می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر اعضای این خانواده گیاهان گرمسیری و نیمه استوایی هستند و تنها چند تن از آن ها به مناطق معتدل نفوذ کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Palaeoenvironments were probably subtropical forests, strongly seasonal but most likely evergreen.
[ترجمه گوگل]محیط‌های دیرینه احتمالاً جنگل‌های نیمه گرمسیری، به شدت فصلی، اما به احتمال زیاد همیشه سبز بودند
[ترجمه ترگمان]Palaeoenvironments احتمالا جنگل های نیمه استوایی بودند که به شدت فصلی اما به احتمال زیاد همیشه سبز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The epidemiology in subtropical areas is basically similar to that in temperate zones, except that the seasonable timing of events is different.
[ترجمه گوگل]اپیدمیولوژی در مناطق نیمه گرمسیری اساساً مشابه با مناطق معتدل است، با این تفاوت که زمان بندی فصلی رویدادها متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اپیدمیولوژی در مناطق نیمه استوایی اساسا مشابه آن در مناطق معتدل است، به جز اینکه زمان مناسب رویدادها متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is distributed in the tropical, subtropical, and temperate zones of the world.
[ترجمه گوگل]در مناطق گرمسیری، نیمه گرمسیری و معتدل جهان پراکنده است
[ترجمه ترگمان]آن در مناطق استوایی، نیمه استوایی و معتدل جهان توزیع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are uncommon in the tropical or subtropical molluscan faunas of the Tertiary.
[ترجمه گوگل]آنها در جانوران نرم تنان گرمسیری یا نیمه گرمسیری دوره سوم غیر معمول هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مناطق استوایی و یا نیمه استوایی دوره سوم غیر معمول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In tropical and subtropical areas, Oe. columbianum and Oe. radiatum, in sheep and cattle respectively, are especially important.
[ترجمه گوگل]در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری، Oe columbianum و Oe رادیاتوم به ترتیب در گوسفند و گاو اهمیت ویژه ای دارد
[ترجمه ترگمان]در مناطق استوایی و نیمه استوایی، او columbianum و Oe به ترتیب radiatum، به ترتیب در گوسفندان و احشام، مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Despite the subtropical climate, Mr Jin wore an imitation sharkskin suit and Mr Jiang a nicely cut brown leather jacket.
[ترجمه گوگل]با وجود آب و هوای نیمه گرمسیری، آقای جین یک کت و شلوار بدلی از پوست کوسه پوشیده بود و آقای جیانگ یک کت چرم قهوه ای خوش تراش
[ترجمه ترگمان]با وجود آب و هوای نیمه استوایی، آقای جین یک کت sharkskin تقلید پوشیده بود و آقای جیانگ یک ژاکت چرم قهوه ای با دقت برش زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Most aquarium plants come from tropical and subtropical areas, with a few from the warmer parts of the temperate zone.
[ترجمه گوگل]اکثر گیاهان آکواریومی از مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری می آیند و تعداد کمی از آنها از مناطق گرمتر منطقه معتدل می آیند
[ترجمه ترگمان]بیشتر گیاهان aquarium از مناطق استوایی و نیمه استوایی به همراه چند تن از مناطق گرم تر منطقه معتدل می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, in some tropical and subtropical areas, some species are responsible for severe enteritis in calves.
[ترجمه گوگل]با این حال، در برخی از مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری، برخی از گونه ها مسئول التهاب شدید روده در گوساله ها هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال در برخی مناطق گرمسیری و نیمه استوایی، برخی از گونه ها مسئول enteritis شدید در گوساله ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Its small size and subtropical climate made me feel like I was trapped in a steam room.
[ترجمه گوگل]اندازه کوچک و آب و هوای نیمه گرمسیری آن باعث شد احساس کنم در یک اتاق بخار گیر افتاده ام
[ترجمه ترگمان]اندازه کوچک و آب و هوای نیمه استوایی باعث شد احساس کنم در یک اتاق بخار گرفتار شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The environmental factors which produce arrested larvae in subtropical zones are not yet known.
[ترجمه گوگل]عوامل محیطی که لاروهای دستگیر شده را در مناطق نیمه گرمسیری تولید می کنند هنوز مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]عوامل محیطی که لارو بازداشت شده در مناطق نیمه استوایی را تولید می کنند هنوز مشخص نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The subtropical rain forest in Hexi, is one of the typical examples of the zonal vegetation which are fit for the environment of the south subtropic in our country, and are relatively stable.
[ترجمه گوگل]جنگل بارانی نیمه گرمسیری در هکسی یکی از نمونه‌های بارز پوشش گیاهی ناحیه‌ای است که برای محیط نیمه گرمسیری جنوب کشورمان مناسب بوده و نسبتاً پایدار است
[ترجمه ترگمان]جنگل های بارانی نیمه استوایی در Hexi یکی از نمونه های بارز پوشش گیاهی منطقه ای است که متناسب با محیط زیست جنوب subtropic در کشور ما هستند و نسبتا پایدار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Because Anxi County lies between the south subtropical zone and subtropical zone.
[ترجمه گوگل]زیرا شهرستان آنکسی بین منطقه نیمه گرمسیری جنوب و منطقه نیمه گرمسیری قرار دارد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که شهرستان Anxi بین منطقه نیمه استوایی و منطقه نیمه استوایی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] نیمه استوایی - نزدیک به مرز استوایی یا تقریباً استوایی

انگلیسی به انگلیسی

• bordering on the tropics; pertaining to a region intermediate between tropical and temperate; north of the tropic of cancer or south of the tropic of capricorn
sub-tropical describes things relating to the areas of the world that lie between the tropical and temperate regions.

پیشنهاد کاربران

جنب حاره ای
خط استوایی
جنب استوایی یا جنب استوا
نیمه استوایی
استوایی
نیمه گرمسیری

بپرس