subterranean

/səbtəˈreɪniən//ˌsʌbtəˈreɪnɪən/

معنی: قنات، نهانی
معانی دیگر: واقع در زیر زمین، زیر زمینی، نهان، نهفته، پنهان، مخفی، دخمه، غار زیر زمینی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: below the earth's surface; underground.
مشابه: cavernous

(2) تعریف: secret or hidden, as if underground.
اسم ( noun )
مشتقات: subterraneous (adj.), subterraneanly (adv.), subterraneously (adv.)
• : تعریف: one that is or operates underground.

جمله های نمونه

1. subterranean springs
چشمه های زیر زمینی

2. London has 9 miles of such subterranean passages.
[ترجمه گوگل]لندن دارای 9 مایل چنین گذرگاه های زیرزمینی است
[ترجمه ترگمان]لندن ۹ مایل از این راهروهای زیرزمینی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Electronic sensors have located a huge subterranean cavern in the Sierre Madre mountain range.
[ترجمه گوگل]حسگرهای الکترونیکی یک غار بزرگ زیرزمینی را در رشته کوه Sierre Madre پیدا کرده اند
[ترجمه ترگمان]حسگرهای الکترونیکی دارای یک غار زیرزمینی عظیم در دامنه کوه Sierre Madre واقع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She snarled as she leapt from her subterranean tunnel out into the sunlight, on to the bloodstained sand.
[ترجمه گوگل]او در حالی که از تونل زیرزمینی خود به بیرون در نور خورشید، روی شن های آغشته به خون پرید، غرغر کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی از تونل زیرزمینی بیرون پرید، با صدای خرناس مانندی گفت: از تونل زیرزمینی بیرون پرید و روی شن خون آلود قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Government were clearly unaware of the subterranean effort to bring the issue to the fore.
[ترجمه گوگل]دولت به وضوح از تلاش زیرزمینی برای به منصه ظهور رساندن این موضوع بی اطلاع بود
[ترجمه ترگمان]دولت به روشنی از تلاش های زیرزمینی برای آوردن این موضوع آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The twilit subterranean chambers carried undertones of the cave sanctuaries.
[ترجمه گوگل]اتاق‌های زیرزمینی گرگ و میش، رنگ‌هایی از پناهگاه‌های غار را به همراه داشتند
[ترجمه ترگمان]اتاق های زیر زمینی که آهسته آهسته زمزمه می کردند، زمزمه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Snaking ominously up from its subterranean silo, the 330, 000-pound missile nearly breaks the surface.
[ترجمه گوگل]موشک 330000 پوندی که به طرز شومی از سیلو زیرزمینی خود بالا می رود، تقریباً سطح را می شکند
[ترجمه ترگمان]چیزی که در زیر زمین زیر زمینی از زیر زمین زیر زمین قرار دارد، ۳۳۰ کیلومتر طول دارد که نزدیک است سطح آن را بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A subterranean stream is believed to flow underneath the town.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که یک نهر زیرزمینی در زیر شهر جریان دارد
[ترجمه ترگمان]گمان می رود که یک جریان زیرزمینی در زیر این شهر جریان داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She draws on subterranean forces to subjugate and control.
[ترجمه گوگل]او از نیروهای زیرزمینی استفاده می کند تا تحت سلطه و کنترل درآورد
[ترجمه ترگمان]او از نیروهای زیر زمینی برای کنترل و کنترل خود استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is associated with a bridge, a subterranean aqueduct and a magic distaff, one of the symbols of Athene.
[ترجمه گوگل]او با یک پل، یک قنات و یک دیستاف جادویی، یکی از نمادهای آتن مرتبط است
[ترجمه ترگمان]او با پلی، یک آبراهه subterranean و یک distaff جادویی مرتبط است که یکی از نمادهای of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The subterranean rhizome is generally short, the narrow leaves forming a dense rosette.
[ترجمه گوگل]ریزوم زیرزمینی به طور کلی کوتاه است، برگ های باریک یک گل رز متراکم را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]این rhizome زیرزمینی عموما کوتاه است و برگ های باریک یک گل متراکم را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Next morning found us deep in subterranean Rims.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد ما را در اعماق حاشیه های زیرزمینی یافت
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد ما را در زیر زمینی زیرزمینی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Since then, they have represented the darker, subterranean forces of nature.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، آنها نیروهای تاریک تر و زیرزمینی طبیعت را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، آن ها نمایانگر نیروهای darker، زیر زمینی طبیعت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To the Incas hell was a subterranean, cold place where you lived on stones: heaven was with the sun.
[ترجمه گوگل]برای اینکاها جهنم یک مکان زیرزمینی و سرد بود که روی سنگ ها زندگی می کردید: بهشت ​​با خورشید بود
[ترجمه ترگمان]به جهنم، جایی که تو روی سنگ زندگی می کردی، زمین زیر آفتاب بود: بهشت با خورشید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قنات (اسم)
aqueduct, subterranean, flume

نهانی (صفت)
secret, surreptitious, subterranean, undercover, backstairs, potential, furtive, underhand, occult, gnostic, subterraneous

تخصصی

[عمران و معماری] زیرزمینی
[زمین شناسی] زیر زمینی
[ریاضیات] زیرزمینی، نهانی، تحت الارضی

انگلیسی به انگلیسی

• beneath the surface of the earth, underground; secret, hidden from view
a subterranean river or tunnel is underground; a formal word.

پیشنهاد کاربران

زیرزمینی ؛ پنهانی
– a subterranean stream
– subterranean passages
– subterranean hot springs that emerge as geysers
– subterranean motives for murder
[هزاره]: adj
1. زیرزمینی، تحت الارضی
2. مخفی، نهانی، نهفته، پوشیده، نامرئی
underground , from latin sub meaning under and terra meaning land
زیرزمینی

بپرس