اسم ( noun )
• : تعریف: a stratagem or artifice used to hide, avoid, or deceive.
• مترادف: artifice, contrivance, deceit, device, dodge, evasion, ruse, smoke screen, stratagem, trick, wile
• مشابه: blind, deception, ploy
• مترادف: artifice, contrivance, deceit, device, dodge, evasion, ruse, smoke screen, stratagem, trick, wile
• مشابه: blind, deception, ploy
- Pretending to be ill was a subterfuge; she simply wished to avoid taking an exam she wasn't prepared for.
[ترجمه گوگل] تظاهر به بیمار بودن یک مزاحمت بود او فقط آرزو داشت از شرکت در امتحانی که برای آن آمادگی نداشت اجتناب کند
[ترجمه ترگمان] وانمود کرد که مریض است، فقط دلش می خواست از گرفتن یک امتحانی که برایش آمادگی نداشت اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وانمود کرد که مریض است، فقط دلش می خواست از گرفتن یک امتحانی که برایش آمادگی نداشت اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید