subtask

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of task.

جمله های نمونه

1. The identification of the sub-tasks which are appropriate for intensive training with feedback is achieved by task analysis.
[ترجمه گوگل]شناسایی وظایف فرعی که برای آموزش فشرده با بازخورد مناسب هستند با تجزیه و تحلیل کار به دست می آید
[ترجمه ترگمان]شناسایی فرعی وظایف که برای آموزش فشرده با بازخورد مناسب هستند، از طریق آنالیز کار به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It spawns various threads, each containing a subtask of the main task to be executed by the cluster.
[ترجمه گوگل]رشته های مختلفی ایجاد می کند که هر کدام شامل یک زیرکار از وظیفه اصلی است که باید توسط خوشه اجرا شود
[ترجمه ترگمان]این کار رشته های مختلفی را ایجاد می کند، که هر یک شامل یک subtask از وظیفه اصلی است که توسط خوشه انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. SubTask is a user-defined class that defines a data- or functionally-independent portion of the main task.
[ترجمه گوگل]SubTask یک کلاس تعریف شده توسط کاربر است که یک بخش مستقل از داده یا عملکرد اصلی را تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]subtask یک کلاس تعریف شده توسط کاربر است که بخش مستقل یا مستقل از وظیفه اصلی را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another state for a human task is the subtask state.
[ترجمه گوگل]حالت دیگر برای یک وظیفه انسانی، حالت فرعی است
[ترجمه ترگمان]یک دولت دیگر برای کار انسانی دولت subtask است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can add escalations to the subtask state to ensure that this portion of the task is completed so that the overall task can proceed.
[ترجمه گوگل]می‌توانید برای اطمینان از تکمیل این بخش از کار، تشدیدهایی را به وضعیت زیرکار اضافه کنید تا کار کلی ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بر وضعیت subtask بیفزایید تا اطمینان حاصل شود که این بخش از کار تکمیل شده است تا کار کلی بتواند ادامه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The class name SubTask is an example.
[ترجمه گوگل]نام کلاس SubTask یک مثال است
[ترجمه ترگمان]نام کلاس subtask یک مثال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You may give any name to a SubTask class, though it should represent the assigned subtask.
[ترجمه گوگل]شما می توانید هر نامی را برای یک کلاس SubTask قرار دهید، اگرچه باید نشان دهنده زیرکار اختصاص داده شده باشد
[ترجمه ترگمان]شما می توانید هر نامی را به یک کلاس subtask بدهید، هر چند که آن باید نماینده subtask محول شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Combine all subtask results into the final result.
[ترجمه گوگل]تمام نتایج زیرکار را با هم ترکیب کنید تا نتیجه نهایی را به دست آورید
[ترجمه ترگمان]تمام نتایج حاصله را در نتیجه نهایی ترکیب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coreference resolution is very important subtask of anaphora resolution and has quite widely practicality value and society value.
[ترجمه گوگل]وضوح Coreference یکی از وظایف فرعی بسیار مهم رزولوشن آنافورا است و ارزش عملی و ارزش اجتماعی بسیار دارد
[ترجمه ترگمان]تفکیک پذیری از تفکیک پذیری بسیار مهم است و دارای ارزش کاربردی و ارزش جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The coreference resolution is an important subtask of information extraction.
[ترجمه گوگل]وضوح مرجع یکی از وظایف فرعی مهم استخراج اطلاعات است
[ترجمه ترگمان]تفکیک پذیری an، an مهمی از استخراج اطلاعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It then selects a remote host and sends the SubTask instance there for execution.
[ترجمه گوگل]سپس یک میزبان راه دور را انتخاب می کند و نمونه SubTask را برای اجرا به آنجا می فرستد
[ترجمه ترگمان]سپس یک میزبان دوردست را انتخاب کرده و نمونه subtask برای اجرای آن را ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The job dispatcher spawns multiple threads, each containing the code for a different subtask.
[ترجمه گوگل]Job Dispatcher رشته های متعددی ایجاد می کند که هر کدام حاوی کد یک زیرکار متفاوت است
[ترجمه ترگمان]توزیع کار، رشته های مختلف را تولید می کند، که هر کدام شامل کد برای یک subtask متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cheat sheet content in Listing 3 defines a root task group containing two subtask groups, each containing two tasks.
[ترجمه گوگل]محتوای برگه تقلب در فهرست 3 یک گروه وظیفه ریشه شامل دو گروه زیرکار، که هر کدام شامل دو وظیفه است، تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]محتوای صفحه تقلب در لیست ۳ یک گروه کاری ریشه شامل دو گروه subtask را تعریف می کند که هر کدام دارای دو وظیفه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When a user claims a task, the user can delegate a portion of task to another user, which puts the human task in the subtask state.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کاربر ادعای یک کار را می کند، کاربر می تواند بخشی از کار را به کاربر دیگری واگذار کند، که وظیفه انسانی را در حالت زیرکار قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک کاربر یک کار را انجام می دهد، کاربر می تواند بخشی از تکلیف را به کاربر دیگری محول کند که کار انسانی را در حالت subtask قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] زیر وظیفه .

پیشنهاد کاربران

بپرس