1. There may be alternative methods of substantiation other than written records.
[ترجمه گوگل]ممکن است روش های دیگری برای اثبات وجود داشته باشد به جز سوابق مکتوب
[ترجمه ترگمان]ممکن است روش های دیگری برای substantiation غیر از رکوردهای نوشتاری وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است روش های دیگری برای substantiation غیر از رکوردهای نوشتاری وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The substantiation rules for the working condition fringe benefit are similar to those for travel and entertainment expenses covered in Chapter
[ترجمه گوگل]قوانین توجیهی برای مزایای جانبی شرایط کاری مشابه با قوانین مربوط به هزینه های سفر و تفریحی است که در فصل تحت پوشش قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]قوانین substantiation برای شرایط کاری حاشیه ای نیز مشابه آن هایی هستند که هزینه های سفر و تفریحات را در فصل زیر پوشش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قوانین substantiation برای شرایط کاری حاشیه ای نیز مشابه آن هایی هستند که هزینه های سفر و تفریحات را در فصل زیر پوشش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lessor shall submit the written substantiation of these expenses when claiming the monthly payment.
[ترجمه گوگل]موجر هنگام مطالبه پرداخت ماهانه، مستندات کتبی این هزینه ها را ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان باید the کتبی این هزینه ها را در هنگام مطالبه حقوق ماهیانه ارائه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان باید the کتبی این هزینه ها را در هنگام مطالبه حقوق ماهیانه ارائه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Now faith is the substantiation of things hoped for, the conviction of things not seen.
[ترجمه گوگل]اکنون ایمان، اثبات چیزهایی است که به آنها امید میرود، یقین به چیزهایی که دیده نمیشوند
[ترجمه ترگمان]حالا ایمان the چیزهایی است که امید است، اعتقاد به چیزهایی که دیده نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا ایمان the چیزهایی است که امید است، اعتقاد به چیزهایی که دیده نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To prove the point, again we need only look for substantiation to Japan, China, and the international situation.
[ترجمه گوگل]برای اثبات این موضوع، باز هم فقط باید به دنبال اثبات در مورد ژاپن، چین و وضعیت بین المللی باشیم
[ترجمه ترگمان]برای اثبات این نکته، ما تنها به دنبال substantiation به ژاپن، چین و موقعیت بین المللی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اثبات این نکته، ما تنها به دنبال substantiation به ژاپن، چین و موقعیت بین المللی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Yet with no paleo-anthropological evidence, there could be no substantiation of this radical idea.
[ترجمه گوگل]با این حال، بدون هیچ شواهد دیرینه-انسان شناسی، نمی توان این ایده رادیکال را اثبات کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ شواهدی مبنی بر انسان شناسی و انسان شناسی وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ شواهدی مبنی بر انسان شناسی و انسان شناسی وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید