substance abuse

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: habitual or harmful use of drugs, alcohol, or other substances that cause heightened mood or loss of inhibition, and which are usually addictive.

جمله های نمونه

1. But there is another side to the substance abuse equation that may make it less amenable to interventions.
[ترجمه گوگل]اما جنبه دیگری در معادله سوء مصرف مواد وجود دارد که ممکن است آن را کمتر در معرض مداخلات قرار دهد
[ترجمه ترگمان]اما یک طرف دیگر در رابطه با سو استفاده از ماده وجود دارد که ممکن است آن را به مداخلات کمتری تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Another jockey needs treatment for substance abuse.
[ترجمه گوگل]جوکی دیگر برای سوء مصرف مواد به درمان نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]سوارکار دیگر نیازمند درمان اعتیاد به مواد مخدر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Officials said a substance abuse problem led to the thefts.
[ترجمه گوگل]مقامات گفتند که مشکل سوء مصرف مواد منجر به سرقت ها شده است
[ترجمه ترگمان]مقامات گفتند که مشکل سو مصرف مواد منجر به دزدی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These guys should get into substance abuse.
[ترجمه گوگل]این افراد باید دچار سوء مصرف مواد شوند
[ترجمه ترگمان]این افراد باید به سو استفاده از مواد مخدر وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The problem of substance abuse in high school is widespread.
[ترجمه گوگل]مشکل سوء مصرف مواد در دبیرستان بسیار گسترده است
[ترجمه ترگمان]مشکل اعتیاد به مواد در دبیرستان گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In each case the primary diagnosis was substance abuse, and initial treatment was given accordingly.
[ترجمه گوگل]در هر مورد تشخیص اولیه سوء مصرف مواد بود و درمان اولیه بر این اساس انجام شد
[ترجمه ترگمان]در هر مورد، تشخیص اولیه مورد سو مصرف مواد بود و رفتار اولیه مطابق با آن مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Estimates of substance abuse among the population range from 5 percent to 37 percent.
[ترجمه گوگل]برآوردها از سوءمصرف مواد در میان جمعیت بین 5 تا 37 درصد است
[ترجمه ترگمان]برآوردها از سو استفاده از مواد مخدر در بین جمعیت از ۵ تا ۳۷ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A questionnaire on patterns of substance abuse will be followed-up by in-depth interviews with pupils.
[ترجمه گوگل]پرسشنامه ای در مورد الگوهای سوء مصرف مواد با مصاحبه های عمیق با دانش آموزان پیگیری خواهد شد
[ترجمه ترگمان]پرسشنامه در زمینه الگوهای مصرف مواد با مصاحبه های عمیق با دانش آموزان پی گیری خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Remember that substance abuse treatment must address queerness.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که درمان سوءمصرف مواد باید به رفتار عجیب و غریب بپردازد
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که رفتار مصرف مواد باید به چیزهای عجیب و غریب اشاره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If a person has a substance abuse problem, he should be directed to a rehabilitative program.
[ترجمه گوگل]اگر فردی مشکل سوء مصرف مواد داشته باشد، باید به برنامه توانبخشی هدایت شود
[ترجمه ترگمان]اگر فرد یک مشکل سو مصرف مواد داشته باشد، باید به سمت یک برنامه توان بخشی هدایت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The phrase "substance abuse" is often used instead of "drug abuse" to make clear that substances such as alcohol and tobacco can be just as harmfully misused as heroin and cocaine.
[ترجمه گوگل]عبارت "سوء مصرف مواد" اغلب به جای "سوء مصرف مواد" استفاده می شود تا روشن شود که موادی مانند الکل و تنباکو می توانند به همان اندازه هروئین و کوکائین مورد سوء استفاده مضر قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سو استفاده از مواد مخدر\" اغلب به جای \"سو مصرف مواد مخدر\" به کار می رود تا مشخص شود که مواد مانند الکل و دخانیات می تواند درست مانند مصرف هروئین و کوکائین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The phrase "substance abuse " is often used instead of " drug abuse " to make clear substances such as alcohol and tobacco can be just as harmfully misused as heroin and cocaine.
[ترجمه گوگل]عبارت "سوء مصرف مواد" اغلب به جای "سوء مصرف مواد مخدر" استفاده می شود تا موادی مانند الکل و تنباکو به همان اندازه هروئین و کوکائین مورد سوء استفاده مضر قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سو استفاده از مواد مخدر\" اغلب به جای \"مصرف مواد مخدر\" به کار می رود تا مواد روشن مانند الکل و تنباکو درست مانند مصرف هروئین و کوکائین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Substance abuse and severe neuroses or psychoses also are contraindications to breast - feeding.
[ترجمه گوگل]سوء مصرف مواد و روان رنجورهای شدید یا روان پریشی نیز از موارد منع مصرف شیردهی هستند
[ترجمه ترگمان]استفاده از مواد مخدر و neuroses شدید و یا psychoses شدید نیز برای شیردهی امری ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] سو ء مصرف مواد

انگلیسی به انگلیسی

• over usage of addictive products (drugs, alcohol)

پیشنهاد کاربران

سوءمصرف ماده ( به انگلیسی: Substance abuse ) به استفاده افراطی و اعتیادگونه از داروها ، سایکواکتیوها و مواد مخدر به صورتی که در آن مصرف کننده ماده را به مقدار یا روشی که برای خودش یا دیگران مضر است مصرف می کند، گفته می شود. تعاریف متفاوتی برای سوء مصرف مواد مخدر در بهداشت عمومی، پزشکی و زمینه های عدالت و کیفری استفاده می شود. در برخی مواقع وقتی که فرد تحت تأثیر مواد مخدر است جرائم یا رفتارهای ضد اجتماعی از او سر می زند و امکان دارد که برای او تغییرات شخصیتی بلند مدت هم رخ دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

Harmful use of drugs
Substance abuse, also known as drug abuse, is the use of a drug in amounts or by methods which are harmful to the individual or others. It is a form of substance - related disorder. Differing definitions of drug abuse are used in public health, medical and criminal justice contexts. In some cases, criminal or anti - social behaviour occurs when the person is under the influence of a drug, and long - term personality changes in individuals may also occur. In addition to possible physical, social, and psychological harm, the use of some drugs may also lead to criminal penalties, although these vary widely depending on the local jurisdiction.
◀️ Her mother, Jodi, said her daughter passed away Monday after she had been found lifeless in the home of a friend in Liberty, South Carolina.

substance abuse ( اعتیاد )
واژه مصوب: سوءمصرف مواد
تعریف: مصرف مواد یا دارو به نحوی که مغایر با الگوی تأییدشدۀ طبی باشد
Noun - uncountable :
سوء مصرف مواد غیرقانونی
مصرف بیش از حد داروهای غیرمجاز، مواد مخدر، الکل و . . . . به طوری که به سلامت فرد آسیب بزند.
Drug abuse

مصرف مواد مخدر، اعتیادآور

بپرس