1. Earthworms burrow deep into the subsoil.
[ترجمه گوگل]کرمهای خاکی در اعماق زیر خاک فرو میروند
[ترجمه ترگمان]earthworms در اعماق زمین فرو می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They embedded the pilings deep into the subsoil.
[ترجمه گوگل]آنها شمع ها را در اعماق خاک فرو کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها the را در عمق خاک زیرین جای دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He embedded the pilings deep into the subsoil.
[ترجمه گوگل]او شمع ها را در اعماق زیر خاک فرو کرد
[ترجمه ترگمان] اون چوب رو توی اعماق زمین فرو کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Subsoil Principally Belemnite chalk on the upper slopes, with Micraster chalk on the lower slopes.
[ترجمه گوگل]خاک زیرین عمدتاً گچ بلمنیت در دامنههای بالایی، با گچ Micraster در دامنههای پایینتر
[ترجمه ترگمان]با گچ دیوارها را پوشانده بودند با گچ روی شیب های بالایی، با گچ و گچ روی شیب های پایین تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Downtown businesses operated sump pumps as the subsoil water level rose.
[ترجمه گوگل]با افزایش سطح آب زیرزمینی، مشاغل مرکز شهر، پمپهای چاهک را راهاندازی کردند
[ترجمه ترگمان]کسب و کاره ای مرکز شهر پمپ sump را به عنوان سطح آب زیر خاک اجرا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The type of subsoil upon which the foundations are built is a very influential factor.
[ترجمه گوگل]نوع زیر خاکی که پایه ها بر روی آن ساخته می شوند، عامل بسیار تأثیرگذار است
[ترجمه ترگمان]نوع خاک زیرین که اساس آن بر روی آن ساخته شده است عامل بسیار تاثیرگذار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Deep ploughing puts subsoil on top and buries the living topsoil below the optimum depth.
[ترجمه گوگل]شخم عمیق خاک زیرین را در بالا قرار می دهد و خاک سطحی زنده را در زیر عمق بهینه مدفون می کند
[ترجمه ترگمان]شخم عمیق خاک زیرین خاک را در بالا قرار می دهد و خاک سطحی زنده را زیر عمق بهینه دفن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Below this is the subsoil which is relatively inert.
[ترجمه گوگل]زیر این خاک زیرین است که نسبتاً بی اثر است
[ترجمه ترگمان]زیر این زیر خاک زیرین است که نسبتا بی اثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Soft subsoil at the back storage yard was treated by vacuum combined with water surcharge preloading.
[ترجمه گوگل]خاک زیرین نرم در حیاط ذخیره پشتی با خلاء همراه با بارگذاری اضافی آب درمان شد
[ترجمه ترگمان]خاک زیرین نرم در حیاط پشتی به وسیله خلا همراه با preloading آب اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The frozen subsoil prevents roots from growing deep enough to support them.
[ترجمه گوگل]زیر خاک یخ زده از رشد ریشه ها به اندازه کافی عمیق برای حمایت از آنها جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]خاک زیرین منجمد از رشد ریشه ها به اندازه کافی برای حمایت از آن ها جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You mean meteorological, geological, and subsoil conditions?
[ترجمه گوگل]منظورتان شرایط هواشناسی، زمین شناسی و زیر خاک است؟
[ترجمه ترگمان]منظورتان شرایط جوی، زمین شناسی، و خاک زیرین است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A thick porous chalk subsoil covered with marl, clay or sand.
[ترجمه گوگل]یک زیر خاک گچی متخلخل ضخیم که با مارن، خاک رس یا ماسه پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]خاک آمیخته با ماسه، خاک رس، خاک رس، خاک رس، پوشیده از خاک رس، خاک رس، و ماسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A Study on Density Measuring of Soft Subsoil by Instant Hammering Method.
[ترجمه گوگل]بررسی اندازه گیری تراکم خاک زیرین نرم با روش چکش کاری فوری
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی چگالی احتمال of نرم با روش hammering فوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. With ample moisture stored in the subsoil, the crops matured rapidly.
[ترجمه گوگل]با رطوبت کافی ذخیره شده در زیر خاک، محصولات به سرعت بالغ شدند
[ترجمه ترگمان]با رطوبت کافی که در خاک زیرین ذخیره شده بود، محصولات به سرعت رشد یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The subsoil resources occur at widely scattered locations.
[ترجمه گوگل]منابع زیرزمینی در مکانهای پراکنده بهوجود میآیند
[ترجمه ترگمان]منابع زیر خاک در مکان های بسیار پراکنده رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید