subsistence allowance


معنی: خرجی
معانی دیگر: مدد، معاش

جمله های نمونه

1. He would also have received a subsistence allowance from his employers.
[ترجمه گوگل]او همچنین از کارفرمایانش کمک هزینه معیشت دریافت می کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین مقرری امرار معاش را از سوی کارفرمایان خود دریافت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Travelling and subsistence allowances are not subject to tax.
[ترجمه گوگل]کمک هزینه سفر و معاش مشمول مالیات نمی باشد
[ترجمه ترگمان]مسافرت و کمک هزینه زندگی مشمول مالیات نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To receive their full daily subsistence allowances, MEPs must have taken part in half the roll-call votes.
[ترجمه گوگل]نمایندگان پارلمان اروپا برای دریافت کمک هزینه معیشت روزانه خود باید در نیمی از رای گیری های نامی شرکت کرده باشند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان برای دریافت جیره غذایی روزانه خود باید نیمی از آرا را به خود اختصاص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The implementation of the minimum subsistence allowance system for the urban resident has met the basic needs of the urban poor, but still cant help them get rid of poverty and develop themselves.
[ترجمه گوگل]اجرای حداقل کمک هزینه معیشتی برای شهرنشینان نیازهای اولیه فقرای شهری را برآورده کرده است، اما هنوز نمی تواند به آنها کمک کند تا از فقر خلاص شوند و خود را توسعه دهند
[ترجمه ترگمان]اجرای حداقل سیستم تامین معاش برای ساکنان شهری نیازهای اولیه فقرا را برآورده کرده است، اما هنوز نمی تواند به آن ها کمک کند از فقر رها شوند و خود را توسعه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Minimum subsistence allowance is a social guarantee system, when anyone can not maintain minimum subsistence, government would supply them the minimum subsistence.
[ترجمه گوگل]حداقل کمک هزینه معاش یک سیستم تضمین اجتماعی است، وقتی کسی نتواند حداقل معیشت را حفظ کند، دولت حداقل معیشت را برای او تامین می کند
[ترجمه ترگمان]حداقل مقرری امرار معاش یک سیستم تضمین اجتماعی است، زمانی که کسی نتواند حداقل معیشت را حفظ کند، دولت حداقل معیشت آن ها را تامین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To improve the effect of subsistence allowance system, and to study the difference of quality of life between people living on minimum subsistence allowances and of others.
[ترجمه گوگل]هدف بهبود تأثیر سیستم کمک هزینه معاش و بررسی تفاوت کیفیت زندگی بین افرادی که با حداقل کمک هزینه زندگی زندگی می کنند و سایرین
[ترجمه ترگمان]هدف بهبود تاثیر سیستم ذخیره معاش و مطالعه تفاوت کیفیت زندگی بین افرادی که در کم ترین میزان گذران زندگی و افراد دیگر زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every postgraduate is paid a subsistence allowance in the country.
[ترجمه گوگل]به هر دانشجوی فوق لیسانس کمک هزینه معیشت در کشور پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]در این کشور هر یک از فارغ التحصیلان حق امرار معاش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We will improve the subsistence allowance system for both urban and rural residents.
[ترجمه گوگل]ما سیستم کمک هزینه معیشتی را برای ساکنان شهری و روستایی بهبود خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]ما برای ساکنان شهری و روستایی، سیستم مستمری امرار معاش را بهبود خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nearly 77% of China's rural poor have been covered by the country's subsistence allowance system so far.
[ترجمه گوگل]نزدیک به 77 درصد از فقرای روستایی چین تاکنون تحت پوشش سیستم کمک هزینه زندگی این کشور قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]نزدیک به ۷۷ درصد از مناطق روستایی چین تا کنون توسط سیستم ذخیره امرار معاش کشور پوشش داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the meantime, we should establish and improve a public fiscal policy, offering basic subsistence allowance for farmers.
[ترجمه گوگل]در عین حال، ما باید یک سیاست مالی عمومی را ایجاد و بهبود بخشیم که کمک هزینه معیشت اولیه را برای کشاورزان ارائه کند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ما باید یک سیاست مالی عمومی را ایجاد و بهبود بخشیم و مقرری اساسی برای کشاورزان فراهم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Social insurance system has increasingly covered more people and subsistence allowance system for both urban and rural residents has been established.
[ترجمه گوگل]سیستم بیمه اجتماعی به طور فزاینده ای افراد بیشتری را تحت پوشش قرار داده و سیستم کمک هزینه معیشتی برای ساکنان شهری و روستایی ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]سیستم بیمه اجتماعی به طور فزاینده ای افراد بیشتری را تحت پوشش قرار داده است و سیستم مستمری امرار معاش برای ساکنین شهری و روستایی ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرجی (اسم)
allowance, pocket money, spending money, subsistence allowance

انگلیسی به انگلیسی

• financial support provided to the needy

پیشنهاد کاربران

بپرس