دیکشنری
مترجم
بپرس
subsistance
دنبال کنید
جمله های نمونه
1. his patrimony was enough for a subsistance
ارث پدری او برای گذرانش کافی بود.
پیشنهاد کاربران
معیشت
گذراندن، امرار معاش
بقا
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها