subsection

/ˈsəbsekʃn̩//ˈsʌbsekʃn̩/

زیر بخش، قسمت فرعی، (کتاب) بخشی از فصل، بخش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a subdivision of any of the sections of something, esp. a document or other written work.

جمله های نمونه

1. Further details can be found in section 7 subsection 4 of the report.
[ترجمه گوگل]جزئیات بیشتر را می توان در بخش 7 زیربخش 4 گزارش یافت
[ترجمه ترگمان]جزییات بیشتر را می توان در بخش ۷ بخش ۴ گزارش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The case is described in subsection six below.
[ترجمه AZ] این مطلب پایین تر در بخش ششم توضیح داده شده است.
|
[ترجمه گوگل]این مورد در زیر بخش شش در زیر توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]این مورد در بخش شش زیر توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Please turn to section subsection b.
[ترجمه گوگل]لطفاً به بخش فرعی ب مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا به بخش ب مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This subsection creates two offences: robbery and assault with intent to rob.
[ترجمه گوگل]این بخش دو جرم ایجاد می کند: سرقت و حمله به قصد سرقت
[ترجمه ترگمان]این بند دو جرم را ایجاد می کند: سرقت و حمله با قصد دزدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The subsection provides a simple method of solving the difficulty created if a licensing board is not timeously or fully elected.
[ترجمه گوگل]این بخش یک روش ساده برای حل مشکل ایجاد شده در صورتی که هیئت مدیره صدور مجوز به موقع یا به طور کامل انتخاب نشود، ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این بخش یک روش ساده برای حل مشکل ایجاد شده در صورتی ارائه می کند که یک بورد مجوز به طور کامل انتخاب نشده یا به طور کامل انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This subsection is primarily concerned with the actual procedures for the collection of data.
[ترجمه گوگل]این بخش در درجه اول به رویه های واقعی برای جمع آوری داده ها می پردازد
[ترجمه ترگمان]این بخش اصولا با رونده ای واقعی جمع آوری داده ها مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whether this subsection applies to insider dealing is very questionable.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا این بخش فرعی در مورد معاملات داخلی صدق می کند یا نه بسیار مشکوک است
[ترجمه ترگمان]این که این بند در مورد معامله داخلی صدق کند بسیار سوال برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A drawing as illustrated in the previous subsection should be most helpful to the readers of your proposal.
[ترجمه گوگل]طراحی همانطور که در بخش فرعی قبل نشان داده شده است باید برای خوانندگان پیشنهاد شما مفید باشد
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی همانطور که در بخش قبلی نشان داده شد باید برای خوانندگان پیشنهاد شما مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the subsection tantalizingly offers more than it gives.
[ترجمه گوگل]اما بخش فرعی به طرز وسوسه انگیزی بیش از آنچه می دهد ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]اما این بخش به ما بیش از آنچه می دهد، عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The subsection combines, therefore, a restitutionary remedy and a compensatory remedy.
[ترجمه گوگل]بنابراین بخش فرعی یک داروی جبرانی و یک درمان جبرانی را ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه زیر بخش یک درمان restitutionary و یک درمان جبرانی را ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The jurisdiction to rectify under the subsection plainly extends to all or any of these parts.
[ترجمه گوگل]صلاحیت اصلاح تحت بخش فرعی آشکارا به همه یا هر یک از این بخشها گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]صلاحیت اصلاح زیر بخش زیر بخش به طور واضح به همه یا هر یک از این بخش ها گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This subsection makes provision for the death, bankruptcy or incapacity of a licence-holder during the currency of a licence.
[ترجمه گوگل]این بخش فوت، ورشکستگی یا ناتوانی دارنده پروانه را در حین ارز پروانه پیش بینی می کند
[ترجمه ترگمان]این زیر بخش برای مرگ، ورشکستگی یا عدم صلاحیت یک دارنده مجوز در طول واحد پول یک مجوز فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The purpose of the subsection is to ensure that there is local representation on the licensing board for a division.
[ترجمه گوگل]هدف از بخش فرعی اطمینان از وجود نمایندگی محلی در هیئت صدور مجوز برای یک بخش است
[ترجمه ترگمان]هدف این بخش تضمین این است که نمایندگی محلی در هیات مدیره صدور مجوز برای یک بخش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then the Shorthand Subsection, which could attack the most obscure foreign shorthand systems.
[ترجمه گوگل]سپس بخش کوتاه نویسی که می تواند مبهم ترین سیستم های کوتاه نویسی خارجی را مورد حمله قرار دهد
[ترجمه ترگمان]سپس بخش فرعی shorthand، که می تواند به پیچیده ترین سیستم های تندنویسی خارجی حمله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] زیر بخش
[حقوق] بند فرعی، ماده فرعی
[ریاضیات] زیربخش، زیربند

انگلیسی به انگلیسی

• smaller section existing within a larger section
a subsection of a text or a document such as a law is one of the smaller parts into which its main parts are divided.
secondary section, minor section, small part of a larger section

پیشنهاد کاربران

یک بخش از یک بخش
زیر مجموعه
زیر بخش
تبصره
( حقوقی ) شق ( بخش جزئی تر از بندماده قانونی )

بپرس