subpopulation
تخصصی
[ریاضیات] زیرجامعه
[آمار] زیر جامعه
پیشنهاد کاربران
کلا sub معنی زیر رده ، زیر دسته و …داره ( دسته بندی جزئی تر )
جمعیت فرعی
subpopulation ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش )
واژه مصوب: فروجمعیت
تعریف: گروه هایی از یک جمعیت که از لحاظ جغرافیایی یا سایر ویژگی ها متمایز هستند و میان آنها تبادل جمعیتی یا ژنی کمی وجود دارد
واژه مصوب: فروجمعیت
تعریف: گروه هایی از یک جمعیت که از لحاظ جغرافیایی یا سایر ویژگی ها متمایز هستند و میان آنها تبادل جمعیتی یا ژنی کمی وجود دارد
زیرجمعیت
خوشه