subplot

/ˈsəbplat//ˈsʌbplɒt/

(نمایش یا رمان یا داستان یا فیلم) داستان فرعی، زیر داستان، داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a minor or secondary plot in a work of fiction.

جمله های نمونه

1. The sub-plots are only tenuously interconnected.
[ترجمه گوگل]طرح های فرعی فقط به طور ضعیفی به هم مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]این sub تنها با هم مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A subplot plays in the background, where two men meet, light a cigarette and separate.
[ترجمه گوگل]داستان فرعی در پس‌زمینه پخش می‌شود، جایی که دو مرد با هم ملاقات می‌کنند، سیگاری روشن می‌کنند و از هم جدا می‌شوند
[ترجمه ترگمان]A در پس زمینه بازی می کند، که در آن دو مرد با نور یک سیگار و جداگانه ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is the sub-plot that succeeds: wheelchair-bound Sir Clifford at home with his chess board and pushy housekeeper Mrs Bolton.
[ترجمه گوگل]این داستان فرعی است که موفق می شود: سر کلیفورد ویلچر سوار در خانه با صفحه شطرنج خود و خانم بولتون، خانه دار زورگو
[ترجمه ترگمان]این همان نقشه ای است که بر روی ویلچر میشینه و سر کلی فورد را با تخته شطرنجی خود و خانم بولتون در خانه به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He keeps wandering into minor subplots, about a flamenco dancer and a dancing doctors demonstration.
[ترجمه گوگل]او مدام در داستان‌های فرعی، درباره یک رقصنده فلامنکو و تظاهرات پزشکان در حال رقص سرگردان است
[ترجمه ترگمان]او به پرسه زدن در subplots کوچک، درباره یک رقاص فلامینگو و رقص پزشکان رقص ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Functions tend to dominate the scene with notions appearing in a separate sub-plot in a relatively minor role.
[ترجمه گوگل]توابع تمایل دارند بر صحنه تسلط پیدا کنند و مفاهیمی که در یک طرح فرعی جداگانه در نقشی نسبتاً فرعی ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]توابع گرایش به چیره شدن بر صحنه با مفاهیم ظاهر شده در یک طرح فرعی جداگانه در یک نقش نسبتا کوچک دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In between the storms, a mix of subplots puddle up the movie.
[ترجمه گوگل]در بین طوفان‌ها، ترکیبی از داستان‌های فرعی فیلم را به هم می‌ریزد
[ترجمه ترگمان]در بین طوفان ها، ترکیبی از subplots ها در داخل فیلم ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Meantime, another sub-plot is running: £22m of capital receipts which the council has spent as revenue.
[ترجمه گوگل]در همین حال، قطعه فرعی دیگری در حال اجرا است: 22 میلیون پوند از دریافتی سرمایه که شورا به عنوان درآمد هزینه کرده است
[ترجمه ترگمان]در همین حال، یک طرح فرعی دیگر در حال اجرا است: ۲۲ میلیون پوند از رسیده ای سرمایه که این شورا به عنوان درآمد خرج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The first scene of the subplot also opposes and discriminates its protagonists.
[ترجمه گوگل]صحنه اول داستان فرعی نیز مخالف و تبعیض با قهرمانان آن است
[ترجمه ترگمان]اولین صحنه of نیز با آن مخالف است و شخصیت آن را متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So that Ron subplot was secondary to the central drive of the story.
[ترجمه گوگل]به طوری که پیرنگ فرعی رون نسبت به محور اصلی داستان ثانویه بود
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب رون subplot در مرکز اصلی داستان قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Russell is appealingly brash until a bogus subplot forces him to suggest borderline psychosis.
[ترجمه گوگل]راسل به طرز جذابی گستاخ است تا اینکه یک داستان فرعی ساختگی او را مجبور می کند که به روان پریشی مرزی پیشنهاد دهد
[ترجمه ترگمان]راسل سعی می کرد تا زمانی که subplot قلابی او را وادار به پیشنهاد جنون در این جنون کرده بود، او را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fleshed out the novel with a subplot.
[ترجمه گوگل]رمان را با داستان فرعی پر کرد
[ترجمه ترگمان] کتاب داستان رو با یه \"subplot\" پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The film does have one serendipitous subplot: the peddling of offshore oil-drilling leases.
[ترجمه گوگل]این فیلم یک داستان فرعی دارد: دستفروشی اجاره‌های حفاری نفت در دریا
[ترجمه ترگمان]این فیلم به صورت غیر مترقبه به صورت غیر مترقبه: فروش اجاره حفاری دریایی - حفاری دریایی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their story is counterpointed by a subplot involving housewife Edda Barends, who is kidnapped.
[ترجمه گوگل]داستان آن‌ها با یک داستان فرعی درگیر می‌شود که شامل زن خانه‌دار ادا بارندز می‌شود که ربوده می‌شود
[ترجمه ترگمان]داستان آن ها counterpointed یک زن خانه دار اهل Edda Barends است که ربوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] شاخه فرعی داستان - طرحهای فرعی

انگلیسی به انگلیسی

• subordinate plot (in a book, play, etc.)

پیشنهاد کاربران

subplot ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: خرده پِی رنگ
تعریف: پِی رنگ فرعی در یک نمایشنامه یا فیلم نامه که مکمل پِی رنگ اصلی است و گاه با بازتاب پِی رنگ اصلی یا در تقابل با آن ساختار نمایش یا فیلم را شکل می دهد
زیرپلات، تقابل ها و تنشهای کوچکتر هستند که برای شخصیت بوجود می آیند، معمولا این مشکلات با خانواده، دوستان، متحدین و. . . به وجود می آید.
یک سری وقایع در فیلمنامه

بپرس