sublease

/ˈsəˌblis//ˌsʌbˈliːs/

معنی: حق اجاره دادن، اجاره فرعی دادن
معانی دیگر: (هر چیز اجاره شده را) به دیگری اجاره دادن، sublet اجاره فرعی دادن، حق اجاره بمستاجر فرعی دادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a lease of a whole or part of a property, such as an apartment, that is granted by a person who is the lessee of that property.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: subleases, subleasing, subleased
مشتقات: sublessee (n.), sublessor (n.)
• : تعریف: to grant, receive, or hold a sublease on.

جمله های نمونه

1. The company subleases flats to students.
[ترجمه گوگل]این شرکت آپارتمان را به دانشجویان اجاره می دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت آپارتمان خود را به دانش آموزان اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have subleased a plot from the farmer.
[ترجمه گوگل]من یک قطعه زمین را از کشاورز اجاره داده ام
[ترجمه ترگمان]من نقشه ای از طرف دهقان دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If the mortgagor is a lessee for years he effects the mortgage by a sub-lease.
[ترجمه گوگل]اگر راهن سالها مستأجر باشد رهن را با اجاره فرعی منعقد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر the به مدت چند سال یک lessee باشد، قسط وام را با اجاره زیر اجاره خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Provision of fire corridors and lobbies could involve a reduction in the net space occupied by the company doing the sub-leasing.
[ترجمه گوگل]ارائه راهروها و لابی های آتش نشانی می تواند شامل کاهش فضای خالص اشغال شده توسط شرکتی باشد که اجاره فرعی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]تامین راهروها و راهروها ممکن است شامل کاهش فضای شبکه که توسط شرکت اجاره زیر اجاره انجام می شود، باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this essay, sublease is defined as a lessee who rents the house to others and makes a profit and does not withdraw from the contract by lease.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، اجاره فرعی به مستاجری گفته می‌شود که خانه را به دیگران اجاره می‌دهد و سود می‌برد و با اجاره از قرارداد منصرف نمی‌شود
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، sublease به عنوان lessee تعریف می شود که خانه را به دیگران اجاره می دهد و سود می برد و با اجاره از قرارداد کناره گیری نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you have an office space looking to sublease out. Please contact me.
[ترجمه گوگل]اگر فضای اداری دارید که به دنبال اجاره فرعی هستید لطفا با من تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]اگه یه فضای دفتری داشته باشی که به \"sublease\" نگاه کنی لطفا باه ام تماس بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The legal effects are difference between the sublease agreed by the leasor and the one disagreed by the leasor.
[ترجمه گوگل]آثار حقوقی عبارت است از تفاوت بین اجاره فرعی مورد توافق مستأجر و مورد توافق مستأجر
[ترجمه ترگمان]تاثیرات قانونی تفاوت بین the توافق شده بین leasor و the مخالف با the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For sublease workshop, let now 1000 smooth rice, also but sublease, 350 smooth rice rises!
[ترجمه گوگل]برای کارگاه اجاره فرعی، حالا 1000 برنج صاف، همچنین اما اجاره فرعی، 350 برنج صاف بالا می رود!
[ترجمه ترگمان]برای کارگاه sublease، در حال حاضر ۱۰۰۰ برنج نرم، همچنین sublease، ۳۵۰ برنج نرم افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He said I could sublease them for next to nothing and feed them dirt cheap.
[ترجمه گوگل]او گفت من می توانم آنها را با قیمتی کم اجاره کنم و به آنها خاک ارزان بخورم
[ترجمه ترگمان]او گفت که من می توانم آن ها را کنار بگذارم و به آن ها غذا بدهم و به آن ها غذا بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The term of the sublease shall not exceed the term of the original lease.
[ترجمه گوگل]مدت اجاره فرعی نباید از مدت اجاره اصلی تجاوز کند
[ترجمه ترگمان]واژه of نباید از واژه اجاره اصلی تجاوز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They sublease a small office in the centre of town.
[ترجمه گوگل]آنها یک دفتر کوچک در مرکز شهر اجاره می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها دفتر کوچکی در مرکز شهر ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The foreign-funded financing lease company may undertake its financing lease business by adopting the various forms of direct lease, sublease, leaseback, leveraged lease, trust lease and joint lease.
[ترجمه گوگل]شرکت اجاره تامین مالی خارجی ممکن است تجارت اجاره تامین مالی خود را با اتخاذ اشکال مختلف اجاره مستقیم، اجاره فرعی، اجاره مجدد، اجاره اهرمی، اجاره امانی و اجاره مشترک انجام دهد
[ترجمه ترگمان]شرکت لیزینگ مالی سرمایه گذاری خارجی ممکن است با اتخاذ انواع مختلف اجاره مستقیم، sublease، leaseback، اجاره leveraged، اجاره اعتماد و اجاره مشترک، تامین مالی این شرکت را به عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Prevents the ownership of the Leased Vehicle from infringement. Forbidden to re - sell, impawn, pledge, re -lend, and sublease the Leased Vehicle.
[ترجمه گوگل]از نقض مالکیت وسیله نقلیه اجاره ای جلوگیری می کند فروش مجدد، توقیف، تعهد، قرض دادن مجدد و اجاره فرعی وسیله نقلیه اجاره شده ممنوع است
[ترجمه ترگمان]جلوگیری از مالکیت خودرو Leased از تجاوز ممنوع کردن کالا، impawn، تعهد، قرض گرفتن، و استفاده از وسایل نقلیه Leased ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Vehicle from infringement. Forbidden to re - sell, impawn, pledge, re -lend, and sublease the Leased Vehicle.
[ترجمه گوگل]وسیله نقلیه از تخلف فروش مجدد، توقیف، تعهد، قرض دادن مجدد و اجاره فرعی وسیله نقلیه اجاره شده ممنوع است
[ترجمه ترگمان]خودرو از تجاوز ممنوع کردن کالا، impawn، تعهد، قرض گرفتن، و استفاده از وسایل نقلیه Leased ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حق اجاره دادن (فعل)
sublease, sublet

اجاره فرعی دادن (فعل)
sublease, sublet

انگلیسی به انگلیسی

• lease made by a tenant to another person
sublet, lease to another person property that one is currently leasing from someone else

پیشنهاد کاربران

وقتی کسی یه خونه اجاره میکنه و برای کاهش هزینه ها بخشیش رو به یه نفر دیگه اجاره میده. در واقع sublease انجام داده.
حق اجاره ملک اجاره ای

بپرس