subcontract

/səbˈkɑːnˌtrækt//ˌsʌbkənˈtrækt/

معنی: قرارداد فرعی، مقاطعه کاری فرعی، قرارداد یا کنترات دست دوم، قرارداد فرعی بستن
معانی دیگر: قرارداد فرعی امضا کردن، اجرای قرارداد را به مجریان دست دوم سپردن، کنترات ثانوی، قرارداد دست دوم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a contract to supply a part of the goods or services necessary to carry out a prior contract made by another agent, as in building, manufacturing, and other industries.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: subcontracts, subcontracting, subcontracted
• : تعریف: to make a subcontract for (goods or services).

جمله های نمونه

1. The most likely outcome may be to subcontract much of the work to an outsider.
[ترجمه گوگل]محتمل ترین نتیجه ممکن است قرارداد فرعی بیشتر کار به یک فرد خارجی باشد
[ترجمه ترگمان]محتمل ترین نتیجه این است که بیشتر کار را به یک بیگانه واگذار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now they subcontract out about half of their functions, including the rather important job of building engines.
[ترجمه گوگل]اکنون آنها حدود نیمی از وظایف خود، از جمله کار نسبتاً مهم ساخت موتور را به صورت فرعی واگذار می کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون آن ها حدود نیمی از وظایف خود را انجام می دهند، از جمله کار نسبتا مهم موتور ساختمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The contractor may subcontract out much of the work, but the contractor is where the buck stops in terms of responsibility.
[ترجمه گوگل]پیمانکار ممکن است بسیاری از کارها را به صورت فرعی واگذار کند، اما پیمانکار جایی است که از نظر مسئولیت، هزینه را متوقف می کند
[ترجمه ترگمان]پیمان کار ممکن است بیشتر کار را انجام دهد، اما پیمان کار در جایی است که باک از لحاظ مسئولیت توقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They subcontract out the repair and maintenance of their rental car fleet.
[ترجمه گوگل]آنها تعمیر و نگهداری ناوگان خودروی اجاره ای خود را با قرارداد فرعی واگذار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تعمیر و نگهداری ناوگان خودروی کرایه ای خود را متوقف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Are you planning to subcontract your manufacturing?
[ترجمه Reza] آیا قصد دارید تولیدات خود را به شرکت دیگری واگذار کنید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارید قرارداد فرعی تولید خود را واگذار کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا قصد دارید تولید خود را محدود کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Inform the related subcontract and feedback the vendor confirmation to the customer ASAP.
[ترجمه Reza] هر چه سریعتر قرارداد واگذار شده را اعلام و تایید فروشنده را به مشتری نظرخواهی کنید.
|
[ترجمه گوگل]قرارداد فرعی مربوطه را اطلاع دهید و در اسرع وقت تأیید فروشنده را به مشتری بازخورد دهید
[ترجمه ترگمان]the های مربوطه و بازخورد فروشنده را به متخصص مدیریت متخصص در این زمینه اطلاع دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With this movement type you provide the subcontractor with the components required for subcontract orders. The quantity is posted into unrestricted-use stock of material provided to vendor.
[ترجمه گوگل]با این نوع حرکت، اجزای مورد نیاز برای سفارشات قرارداد فرعی را در اختیار پیمانکار فرعی قرار می دهید این مقدار در انبار استفاده نامحدود از مواد ارائه شده به فروشنده ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]با این نوع حرکت، شما پیمان کار فرعی را با مولفه های مورد نیاز برای سفارشات subcontract، تامین می کنید این کمیت به مقدار نامحدود مواد ارایه شده برای فروشنده در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Responsible for production subcontract and outsourcing quality management.
[ترجمه گوگل]مسئول قرارداد فرعی تولید و مدیریت کیفیت برون سپاری
[ترجمه ترگمان]مسئول مدیریت تولید و مدیریت کیفیت برون سپاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you subcontract any professional services to a third party?
[ترجمه گوگل]آیا هر گونه خدمات حرفه ای را به شخص ثالث پیمانکاری می کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما هیچ گونه خدمات حرفه ای به یک شخص ثالث می دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Keywords: EPC Contract, Scope of Work, Design Subcontract.
[ترجمه گوگل]کلمات کلیدی: قرارداد EPC، محدوده کار، قرارداد فرعی طراحی
[ترجمه ترگمان]کلمات کلیدی: قرارداد EPC، حوزه کار، subcontract طراحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Subcontract Management: Select qualified It'subcontractors and manage them effectively.
[ترجمه گوگل]مدیریت قرارداد فرعی: پیمانکاران فرعی واجد شرایط را انتخاب کنید و آنها را به طور مؤثر مدیریت کنید
[ترجمه ترگمان]مدیریت subcontract: Select را به طور موثر انتخاب کرده و مدیریت آن ها را به طور موثر مدیریت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Quality Department: Participating subcontractor audit process, leading subcontractor quality system evaluation and subcontract parts quality inspection and verification.
[ترجمه گوگل]بخش کیفیت: مشارکت در فرآیند ممیزی پیمانکار فرعی، ارزیابی سیستم کیفیت پیمانکار فرعی پیشرو و بازرسی و تأیید کیفیت قطعات قرارداد فرعی
[ترجمه ترگمان]بخش کیفیت: اجرای فرآیند حسابرسی پیمان کار فرعی، هدایت ارزیابی سیستم کیفیت پیمان کار فرعی و ارزیابی کیفیت و تایید کیفیت قطعات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Article 13 Subcontracting 1 The Contractor shall not subcontract the whole of the works.
[ترجمه گوگل]ماده 13 پيمانكاري فرعي 1 پيمانكار نبايد كل كارها را قرارداد فرعي بكند
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۳: پیمان کار کل کارها را تکمیل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have been awarded the subcontract for all the electrical work in the new building.
[ترجمه گوگل]قرارداد فرعی کلیه کارهای برقی در ساختمان جدید به آنها واگذار شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها جایزه subcontract برای تمام فعالیت های الکتریکی در ساختمان جدید را دریافت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قرارداد فرعی (اسم)
subcontract

مقاطعه کاری فرعی (اسم)
subcontract

قرارداد یا کنترات دست دوم (اسم)
subcontract

قرارداد فرعی بستن (فعل)
subcontract

تخصصی

[حقوق] پیمان یا قرارداد فرعی
[حسابداری] پیمان دست دوم، پیمان فرعی

انگلیسی به انگلیسی

• contract by which one agrees to render services or materials necessary to fulfill another contract
make a subcontract; hire a company or an individual to complete part of a contract
if one firm subcontracts a part of its work to another firm, it pays the second firm to do that part.

پیشنهاد کاربران

پیمانکار
employ a firm or person outside one's company to do ( work ) as part of a larger project
برون سپاری کردن
واگذار کردن کار
اجیر کردن

بپرس